...قدمم پدر امیرگفت :
- صبرکن دخترم ، پسر احمقم قدر تو رو نمیدونه ولی میخوام تو رو برای پسرم اولمکه خارج از کشور هست انتخاب کنم #خطبه رو #اینترنتی برگزار میکنیم.
#شکه.نگاهش.کردمو.گفتم
- نه.....نه.من...من...نمیخوام .
همون لحظه گوشی پدر امیرزنگ خورد و گذاشتروی اسپیکر که صدای مردونه ای...
...دومین قدمم پدر امیرگفت : صبرکن دخترم ، پسر احمقم قدر تو رو نمیدونه ولی میخوام تو رو برای پسرم اولمکه خارج از کشور هست انتخاب کنم خطبه رو اینترنتی برگزار میکنیم.
شوکه.نگاهش.کردمو.گفتم.نه.....نه.من..نمیخوام
همون لحظه اسپیکر که صدای مردونه ای بلند شد و گفت : پدر زودتر خطبه رو اجرا کنید...