دنباله دار تاحالا شده خیلی عمیق به اینکه یه روزی میمیری وخاکت میکنن فکرکنی.از تصورش بترسیِ.؟

  • نویسنده موضوع Tranom
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 32
  • بازدیدها 719
  • کاربران تگ شده هیچ

Tranom

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
28/4/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
62
امتیازها
83
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
تاحالا شده خیلی عمیق به اینکه یه روزی میمیری وخاکت میکنن فکرکنی.از تصورش بترسیِ.؟
من خودم بارها وقتی خبر فوت کسی میشنوم یا داستان وفیلم دراین باره میبینم .خیلی وحشت زده میشم وگریه ام می گیرهحتی تصورشم سخته اما این یه حقیقت تلخی که همه تو هرسنی تجربش میکنند
 
امضا : Tranom

Parinaz_ask

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/5/18
ارسالی‌ها
458
پسندها
12,416
امتیازها
32,573
مدال‌ها
16
سطح
19
 
  • #2
اصلاً...!
 
امضا : Parinaz_ask

mehrabi83

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/11/17
ارسالی‌ها
1,198
پسندها
67,280
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #3
از مرگ و شروعی که درپیش دارم میترسم و فکر کردن بهش باعث شده ترسش ایجاد بشه
ولی از خاک شدن ترسی ندارم@_@
 
امضا : mehrabi83

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,886
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • #4
بارها
خیلی میترسم
خصوصا ک یه فیلم راجع به اون زمان داریم (مستند واقعی ساختن. سیاحت قبر) که بچه بودم دیدم همش یادم میاد
و اینکه مادربزرگم تو خونه ما فوت کرد و پارچه سیاه کشیده بود روش از اون موقع حالم یه جویه. با اینکه بیشتر از یکسال گذشته ولی تا چندوقت پیش حتی از اون محلی که تو خونه دراز کشیده بود رد نمیشدم و دورو برش نمیرفتم
تا این حد ترس تو دلم افتاده
 
امضا : zeinab z

S O-O M

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
30/11/19
ارسالی‌ها
1,325
پسندها
3,568
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #5
اولا میترسیدم. از خاک شدن هم میترسیدم. میگفتم فکرشو بکن زیر اونهمه خاک تنهایی...
ولی وقتی پدربزرگم مرد و علی رغم تلاش های مامانم برا اینکه نرم جسدشو ببینم رفتم و جسدشو دیدم و اونموقع فهمیدم که اون رفته. اصلا مهم نیست با جسمت چیکار میکنن. اون دیگه خالیه! جسم یه آدم مرده یه پوسته خالیه. فقط همین. از اینجا به بعد از خاک شدن نترسیدم.
چند وقت پیش هم با یه آدم اشنا شدم که خیلی توی زندگیم تاثیر داشت. بعد از آشنایی با اون سعی کردم خدارو تا جایی ک میتونم بشناسم و باهاش رفیق شم و بعد از اون دیگه نترسیدم از مرگ.
 
امضا : S O-O M

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
14/4/20
ارسالی‌ها
3,511
پسندها
65,289
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
سطح
43
 
  • #6
دوست دارم اروم بمیرم
بقیش کِ مهم نی!!
کم تو ایندنیا سختی نکشیدیم کِ
بقیشم روش!!
 
امضا : Mahsa_rad

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/9/18
ارسالی‌ها
2,021
پسندها
12,345
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
سطح
20
 
  • #7
خیلی وقتا فکر کردم
ترس که... بستگی به نوع مردنش داره
اگه برای خدا مرده باشم نمی‌ترسم، ولی اگه الکی بمیرم راستش از عذاب قبر وحشت دارم...
 
امضا : فاطمه شکیبا

VITTORIA

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
28/6/20
ارسالی‌ها
1,775
پسندها
22,397
امتیازها
46,373
مدال‌ها
23
سن
20
سطح
28
 
  • #8
خیلی فکر کردم و گگاهی اوقات ترسیدم....خیلی کم پیش اومده ک بترسم
بیشتر برای کسایی میترسم ک قراره بی من زندگی کنن
 
امضا : VITTORIA

ㄎム乇ノÐ_ㄎん乙

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/1/19
ارسالی‌ها
78
پسندها
5,413
امتیازها
20,703
مدال‌ها
8
سطح
11
 
  • #9
فک کنم یه باور غلطی خیلی ها دارن که همینجا هم چناشو دیدم
مرگ درد نداره
جسد فقط یه جسده و زیر خاک و هرجا براش فرقی نداره و غیره

یه کم بیشتر در موردشون مطالعه کنین
 
امضا : ㄎム乇ノÐ_ㄎん乙

BLACK.MOON

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
18/1/20
ارسالی‌ها
127
پسندها
4,672
امتیازها
20,913
مدال‌ها
10
سطح
11
 
  • #10
راستش فقط یکم
بارها فکرش بوده
 
آخرین ویرایش
امضا : BLACK.MOON

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا