متون و دلنوشته‌ها ๑| آشوب |๑

[Maede Shams]

بهانه‌ای دست شعرهایم بده
که باز تو را ادامه دهند
مثلا
ناگهان از راه برس
پیشانی ام را ببوس
و بپرس:
می‌دانی چقدر دوستت دارم؟

#نگارقاسمی ​

 

[Maede Shams]

با این که بشر دنیای اطراف خودش را تغییر داده، اما خودش تغییری نکرده‌است. حقایق زندگی پایدارند. زندگی می‌کنی و بعد می‌میری. از بطن یک زن به دنیا می‌آیی و اگر بخواهی زنده بمانی او باید به تو غذا بدهد و مراقبت باشد تا زنده بمانی و تمام اتفاق‌هایی که از لحظه تولد تا لحظه مرگ برایت می‌افتد، هر احساسی که در تو بروز می‌کند، هر جلوه‌ی خشم، هر موج خروشان شهوت، هر قدر اشک، هر قدر خنده، تمام چیزهایی را که در جریان زندگی‌ات حس می‌کنی، آدمی که پیش از تو به دنیا آمده هم احساس کرده‌بود، چه غارنشین باشی چه فضانورد، چه در صحرای گوبی زندگی کنی چه در مدار قطب شمال.

#پل_استر
#سانست_پارک

@Delneveshte_Channel☕️​

 

[Maede Shams]

با این که بشر دنیای اطراف خودش را تغییر داده، اما خودش تغییری نکرده‌است. حقایق زندگی پایدارند. زندگی می‌کنی و بعد می‌میری. از بطن یک زن به دنیا می‌آیی و اگر بخواهی زنده بمانی او باید به تو غذا بدهد و مراقبت باشد تا زنده بمانی و تمام اتفاق‌هایی که از لحظه تولد تا لحظه مرگ برایت می‌افتد، هر احساسی که در تو بروز می‌کند، هر جلوه‌ی خشم، هر موج خروشان شهوت، هر قدر اشک، هر قدر خنده، تمام چیزهایی را که در جریان زندگی‌ات حس می‌کنی، آدمی که پیش از تو به دنیا آمده هم احساس کرده‌بود، چه غارنشین باشی چه فضانورد، چه در صحرای گوبی زندگی کنی چه در مدار قطب شمال.

#پل_استر
#سانست_پارک

@Delneveshte_Channel☕️​

 

[Maede Shams]

احساس می‌کنم یه جای زندگیم راه رو غلط رفته‌م ولی این‌قدر جلو رفته‌م که دیگه انرژی برای برگشت ندارم. خواهش می‌کنم این یادت بمونه مارتین. اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفته‌ای، هیچ‌وقت برای برگشت دیر نیست! حتا اگه برگشتت ده سال هم طول بکشه باید برگردی. نگو راهِ برگشت طولانی و تاریکه. نترس از این‌که هیچی به دست نیاری...

#کتاب جز از کل
نوشته‌ی استیو تولتز
@​

 

[Maede Shams]

به خانه می‌رفت
با کیف و با کلاهی که بر هوا بود
- چیزی دزدیدی؟
مادرش پرسید
- دعوا کردی باز؟
پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیرورو می‌کرد
به‌دنبال آن‌چیز که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید
گلِ سرخی را در دستِ فشردهٔ کتاب هندسه‌اش ــ خندیده بود.

#حسین_پناهی

@Ghahveyeghajari☕️​

 

[Maede Shams]

☕️
او رفته بود ..
و من به این باور رسیده بودم ،
که قوانین این کشور
به هیچ دردی نمی‌خورد
وقتی مهمان می‌تواند وقتِ رفتن ،
خانه را نیز با خودش ببرد .. !

سعاد الصباح

@ghahveyeghajari ​

 

[Maede Shams]

قصه نیستم که بگوئی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی …
من درد مشترکم
مرا فریاد کن.

#احمد_شاملو
@ghahveyeghajari​

 

[Maede Shams]

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،
هر قطره شود خورشیدی
باشد که به صد سوزن نور، شب ما را بکند روزن روزن
ما بی تاب، و نیایش بی رنگ
از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو
ما هسته پنهان تماشاییم
ز تجلی ابری کن، بفرست، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم،
باشد که ببالیم و به خورشید تو پیوندیم
ما جنگل انبوه دگرگونی
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر، برهم تاب، برهم پیچ:
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما، در ما، جنگل یکرنگی بدر آرد سر
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم،
و شود سیراب از تابش تو،
و فرو افتد
بینایی ره گم کرد
یاری کن، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو

ما...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Maede Shams]

در خانه غم بودن از همت دون باشد
و اندر دل دون همت اسرار تو چون باشد
بر هر چه همی‌لرزی می‌دان که همان ارزی
زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد
آن را که شفا دانی درد تو از آن باشد
وان را که وفا خوانی آن مکر و فسون باشد
آن جای که عشق آمد جان را چه محل باشد
هر عقل کجا پرد آن جا که جنون باشد
سیمرغ دل عاشق در دام کجا گنجد
پرواز چنین مرغی از کون برون باشد
بر گرد خسان گردد چون چرخ دل تاری
آن دل که چنین گردد او را چه سکون باشد
جام می موسی کش شمس الحق تبریزی
تا آب شود پیشت هر نیل که خون باشد

#مولانا
@ghahveyeghajari​

 

[Maede Shams]

من آدمِ جلویِ کسی رو گرفتن نیستم؛
آدمِ سدِ راه کسی شدن برای نرفتن،
آدمِ کشیدنِ چمدون از دستایِ یکی،
آدم اینکه تویی که داری میری رو
از پشت بغل کنم و هزار باره بگم نرو.
من فقط آدمِ وایستادن نگاه کردنم،
آدمِ دست و پنجه نرم کردن با نبودنا،
آدمِ راحت دل کندن از دل کنده ها...

#فاطمه_جوادی

@Ghahveyeghajari☕️​