آموزشی [موضوع برایِ نوشتن]

  • نویسنده موضوع MEHR.AFAQ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 239
  • بازدیدها 9,370
  • کاربران تگ شده هیچ

چیزای ترسناکی که میزارم خوبن؟ادامه بدم؟به درد رماناتون میخورن؟

  • آره عالین ادامه بده :)

    رای 53 80.3%
  • خوبه :/

    رای 19 28.8%
  • نه ادامه نده تایپکو حذف کن :(

    رای 1 1.5%

  • مجموع رای دهندگان
    66

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
قسمت یازدهم
(تک شاخ هــا)
تک‌شاخ موجودی واقعی به شکل اسب با یک شاخ روی سر است. بر اساس افسانه‌ها، تک شاخ‌ها را نمی‌توان به آسانی شکار کرد زیرا بسیار چابک هستند. آن‌ها زنان و دختران را به مردان ترجیح می‌دهند. البته بعضی گویند که آن‌ها فقط توسط زنان رام می‌شوند. اسب‌های تک شاخ در کشور اتلانتیس وجود دارند؛ که برخی از آنها به کشور آمریکا وارد شده است.

[شکل ظاهری آنها]

اسب تکشاخ اسبی سفید و زیبا با یال‌های بلند است که در اکثر افسانه ها در نقاط اروپا از آن یاد شده است. این موجود تخیلی بدنی به شکل اسب و شاخی در بالای سر خود دارد که به شکل مارپیچ است.تک شاخ‌ها در ابتدای کره بودنشان طلایی رنگند و پس از آن در سیر بلوغ به رنگ نقره‌ای در می‌آیند و بعد از بلوغ کامل سفید رنگ می‌شوند. آن‌ها عموماً از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
قسمت دوازدهم
#تناسخ
تئوری هایی در مورد اینکه شما یک زندگی قبلی داشته اید :

1- خواب های شما در واقع میتوانند یک نوع یاد اوری خاطره از طریق مغز شما به شما باشند که نشان میدهد در زندگی قبلی چه اتفاقی بر سر شما افتاده . تمام خواب هایی که میبینید خاطرات زندگی قبلی شما هستند .

2- بعضی اوقات احساس میکنید که در مکانی خاص که تازه وارد شدید ، قبلا بوده اید یا حرفی را تازه بیان کرده اید را قبلا گفته اید . به این احساس DEJA VU میگویند که مهم ترین مدرک برای اثبات زندگی قبلی است .

3- اینکه عاشق یک کشور هستید یا از یک فرهنگ قدیمی خوشتان میاید در حالی که هیچ اطلاعاتی از ان ندارید هم میتواند دلیلی بر داشتن یک زندگی قبلی باشد .دانشمندان میگویند امکان ندارن یک انسان بدون داشتن تجربه قبلی عاشق چیزی بشود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
قسمت سیزدهم
(مرتاض)

-کتابی که توسط یک مرتاض هندی نوشته شد و سپس ناپدید شد.!
نسخه های ناقصی که از این کتاب به جا مانده نشان می دهد که این کتاب شامل سیاه ترین و بدترین طلسم ها و روش های جادوی سیاه بوده.

-[ میگویند استفاده کننده های این کتاب به نتیجه ی دلخواه می رسیدند ولی در نهایت خودشان قربانی می شدند!

-[ در این کتاب روش ارتباط با انواع شیاطین آمده، به خصوص شیاطینی مانند دوک واساگو که از نظر ماورا بسیار قدرتمند است.

-[ در طول تاریخ جادوگران زیادی به دنبال این کتاب گشته اند ولی اثری از آن نیافتند.
گفته می شود این کتاب توسط شیاطین محافظت می شود ، آنها می کوشند دست انسان به آن نرسد چون نحوه تسخیر شیاطین در آن نوشته شده است.

-[ این کتاب در قرون وسطا در یک کلیسا نگه داری می شد که یکباره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
قسمت چهاردهم
میری دسشویی تو حیاط.قشنگ خودتو خالی میکنی حالا میخای بیای بیرون میترصی:|
ب دیوار تکیه میدی.ساعت ۵ صبه.ای بابام خورشید لنتی بیا بیرون دیگ.یهو صدای خش خش برگای حیاططون میاد:))
ی لحظه کپ میکنی!
گوشاتو تیز تر میکنی تا بفهمی چیه.صدای راه رفتن کسی میاد:))
دلت هزار راه میره...
_وایی الان میاد جلوی در و با اون چشمای قرمزشو لب پر از خونش بهم نگا میکنه و همینجام دخلمو میاره.
_وایی نکنه الان پشت سرم باشه!
_وایی نکنه الان تو آیینه داره بم نگا میکنه:)
نگاهت ب سه طرف هس.
پشتت،جلوت و توی آیینه:))
ولی یهو صدای کلاغ میاد!
نفس عمیقی میکشی.
_ای کلاغه مزاحم.پنج ساعته منو تو این دسشویی الاف کردی!
و میای بیرونو سریع میدوی ب طرف خونه....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عزیزمممم: )))
فک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
قسمت پانزدهم
رفتم طرف خاهر کوچیکم.اون بیشتر از من ب نقاشی علاقه داره.کنار میزش ایستادم.
انگار ک داشت تصویر ی اتاقو میکشید!
اره!اتاق خودمون بود. تخت خاب ها،سقف،پنجره و پرده ها و بلخره میزشو خودش و...
من! تعجب کردم از اینکه چجوری فهمید من پشتشم!
اخه اون چیزی نمیشنوه! یهو برگشتو بهم نگاه کرد! مردمک چشم نداش! دهنش باز باز بود!
اون خاهرم نبود:)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن های ترسناک
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
قسمت شانزدهم

من از گوشت چرخ کرده متنفرم شدم وقتی دست اشپزمون توی چرخ گوشت قطع شده بود و ما بعد ناهار این حقیقت چندش اور رو فهمیدیم.
ــــــــــــــــــــــ
متن های ترسناک
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
قسمت هفدهم

انگشت اون نوزادو رو جویدم و سعی کردم قورتش بدم:)
خون از دهنم به یقم سرازیر شده بود.
میتونستم خورد شدن استخون انگشت کوچیکش رو زیر دهنم حس کنم
از خواب بیدار شدمو و به طرف دستشویی دویدم و محتویات معدمو بالا اوردم‌.
یه انگشت کوچیک از حلقم بیرون افتاد:)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
متن های ترسناک
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
قسمت هجدهم

یک شب یکی از بیمارا منو به خونش دعوت کرد
بعد از شام وقتی ازش پرسیدم:گوشت چی بود؟!
اون با لبخند مرموزی به پای قطع شدش اشارع کرد:)!!!
ــــــــــــــــــــــــــــ
متن های ترسناک
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
قسمت نوزدهم

اگر تو اتاقت صندلی خالی وجود داره و وقتی میخوای بری بخوابی

اینجاست که روح میشینه و تو رو نگاه میکنه در حالی که خوابی
ـــــــــــــــــــــــــ
متن های ترسناک
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,209
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
قسمت بیستم

یه توضیح راجع به دورگه ها

گاهی اوقات موجودی(اعم از جن پری دیو و..) بین زن و مرد قرار میگیره و نطفه ی خودشو تو رحم زن قرار میده و یه موجود دورگه بوجود میاد.
این پدیده یه چیز معمول و عادیه و ممکنه از ۱۰ تا بچه ۴ تای اونها ژن بیگانه باشن.
بعد ازینکه اون بچه به یه سن مشخص رسید پدر یا مادر ماوراییش برمیگرده تا اونو با خودش ببره.
این از دورگه ها.

⁜ی مثالم بزنم از یکی از اشنایان⁜
من بچه که بودم یه بچه اردک داشتم، اونقد دوسش داشتم که مثلا کنار خودم میخوابوندمش و اینا..
من اونموقه نمیدونستم اردکا شنا میکنن و فک میکردم اگه اینو بذارم تو آب غرق میشه و میمیره.
بنابراین هر وقت این اردک بیچاره میرفت سمت آب من با ترس برش میداشتم و از آب دورش میکردم.
تا اینکه این بچه اردک به روش من بزرگ شد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MEHR.AFAQ

موضوعات مشابه

عقب
بالا