فال شب یلدا

اشعار رهاشده کاربران مجموعه‌ اشعار" در تب " | گاتها کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع گاتها
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 301
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام: در تب
شاعر: گاتها کاربر انجمن یک رمان

چشم به راهی
به راه خدایی
که بیافکند نگاهی
به در خانه‌ی ماهی
که تو بودی و خودش بود
خدایی
 

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #2
آنکه بی‌نام است و نامش در هزاران نام است
آنکه دردش روز آدم سوز آدم یار است
آنکه دل را دست یاران داده دل را می‌برد
آنکه صد یاوه به نامش در هزاران یاد است
 

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #3
گذر کردم ز کوی مهد و باران
سحرگاهان به وقت باد و باران
بزد رعد و خروشید آسمان باز
بیاید شور عشق از ابر و باران
 

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #4
آنکه عشقش را ربودند و نهادش را بسوختند
آنکه جانش را نما دیدند و آهش را سرودند
آنکه دختش را جهانش را سرایش را به دیوانی فروختند
آنکه روحش را به رخ بینی نمودند
آنکه دزدیدند خوابش را رهایش را به آزادی کلامش را
به بینایی نمایش را به آگاهی جهانش را
که بنمود نام راهش را به راه راز بیتابی...
 

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #5
سبوی راز خود را بدادم دست باران
بدو گفتم نگهدار، تمام راز سامان
که سامان دار روزم، که نامم را بدوزم
به قلبِ پاکِ باران، به سبک نام‌داران
 
آخرین ویرایش

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #6
به چشمانم نگاهی و سرایم را سوایی
به اشعارم نمایی را بدادم
به اقبالم سلامی و به افکارم نگاهی
به اسنادم گواهی را بدادم
به نحو نیک در جانم، به خوی جان در نامم
به سبک نو در خوابم، صفایی را نشاندم
به القابم افتخاری و به نقدم انتقادی
به نحوم اتحادی را بدادم
 
آخرین ویرایش

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #7
گه در تب و گه درتاب
گه در سر و گه در خواب
گه چشم و گهَی در باب
گه چشمه‌ و گه سرداب
گه در شب و گه در روز
گه خاک و تبی جانسوز
گه نامه‌ی پر کینه
گه اخم به آئینه
گه در تب و گه در تاب
گه در چَمَنِ مرداب
گه سبز‌یِ چشمانت
گه چشم گریزانت
گه قلب پر از کینه
گه عبد در آدینه
گه خواب پر از نامه
گه در دلم آواره
گه در سر این کینه
عشقی‌است پر آئینه
 

گاتها

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
313
امتیازها
1,690
  • نویسنده موضوع
  • #8
ای ماه گران، صبر مهان، قلب خزان
ای فصل خزان، چشم سمان، صبر زمان
ای نور رهان، سوی امان، رَه بکشان
ای تو مَهِ‌مان، سوی همه، در بکشان
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا