۱. سفر به شمال
۲. یه سو تفاهم که اتفاقا طرف اجازه توضیح نمیده و بعدش که پشیمون میشه این بار اون یکی قبول نمیکنه
۳. مورد داریم تو سفر به شمال همه ویلا دارن هیچ اما بدون نشستن دور اتیش کنار دریا درحالی که پسره گیتار میزنه و به دختره نگاه میکنه، رمان رمان نیست اصلا!
۴. طرف حتما یه دفعه یه لباس میپوشه که اقامون کف بر میشه
۵. تا زمانی که یه پسر غیرتی نشه، نمیفهمه که عاشقه دخترست
۶. منشیهای اقا پسر که رییس شرکته همیشه بدجنسه
به اینام میگن رمان؟؟؟