فال شب یلدا

شاعرغیرپارسی اشعار سوفیا اندرسون

  • نویسنده موضوع GHAZAL NAROUEI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 9
  • بازدیدها 243
  • کاربران تگ شده هیچ

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
"به نام خدا"
سوفیا دملو برینر آندرسن درشهر پورتو پرتغال در سال ۱۹۱۹ متولد شد ولی بیشتر زندگی خود را در لیسبن گذراند. پدرپدرش دانمارکی بود که به هنگام دریانوردی وقتی به شهر پورتو رسید عاشق زنی شد و برای همیشه در آن شهر اقامت کرد. به همین علت است نام خانوادگی دانمارکی دارد.
***
0a5a97ba703df9140b20a6c2d4af0bba.jpg
باغ هایی هستند در تصرف نور ماه
که چون چنگ و عود در سکوت می لرزند
عشقت را میان انگشتانت محافظت کن
در باغچه ی آوریل جایی که تو نفس می‌کشی
زندگی نمی آید
دست‌های تو موفق نمی‌شود عطوفت دیگران را
چون گلی...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bina.a

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #2
خدایان غیرانسانی به خاطر تو با هم جنگیدند
تو را در ساحل دیدم، متروک و تنها
نور را خوردم، ویران شده از بادها
و عضلات تو.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bina.a

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #3
زمان خداحافظی می رسد
وقتی که باغچه ها تاریک می شوند
و باد از برابر می گذرد
وقتی که زمین صدا می کند
درها بسته می شود
وقتی که شب هر گرهی را در درونش باز می کند
زمان خداحافظی وقتی می رسد
که درختها صاحب روح می شوند
انگار که همه چیز روی آنها جوانه می زند
 
امضا : GHAZAL NAROUEI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bina.a

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #4
دیگر هرگز
در امتداد مسیرهای طبیعی سفر نخواهی کرد
دیگر هرگز خودت را زخم ناپذیر حس نخواهی کرد
واقعی و مسلط
ناپدید برای همیشه
آن چیزی که تو
بیش از هرچیز می جستی
حضور کامل همه چیز
 
امضا : GHAZAL NAROUEI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bina.a

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #5
وقتی شب می گریزد قرمز است
و زندگی ما
به نظر خالی، بی فایده و غریبه است
کسی نمی داند شب به کجا می رود
یا از کجا می آید
اما پژواک گام هایش
هوا را از امواج و اطاق پر می کند
و خیابان های مرده را بیدار می کند
 
امضا : GHAZAL NAROUEI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Bina.a

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #6
وقت ناهار یک ساحل ویران.
آفتاب لرزان, وسیع و بیکران
همه ی خدایان را از آسمان رانده است
نوری بی وقفه می ریزد چون یک مکافات
اینجا هیچ رنجی نیست، هیچ روحی
و دریای عظیم، تنها و پیر
کف می زند.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #7
از همه ی مکان ها در جهان
درساحل شیفته ی برهنه
با قوی ترین و عمیق ترین حس های عاشقانه
عشق می ورزم
جایی که من با دریا یکی می شوم
با ماه و بادها.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #8
نور ماه زمین را از سراب پر می کند
و امروز, اشیا روحی باکره دارند
باد میان برگها بیدار می کند
یک زندگی ی مخفی و لغزان
ساخته از سایه و نور, هراس و آرامش
در هماهنگی ی کامل با روح من.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #9
مردگان در کنار ما، خاموش
از جام لبریز حیات می‌نوشند
تنها سایه‌ها، در تعقیب حرکات و اشارات ما
درمی‌یابند گذر آرام آن‌ها را
شباهنگام
که به جست‌وجوی ما می‌آیند.
آن‌ها از اتاق‌هایی می‌گذرند که ما در آن‌ها خلوت گزیده‌ایم
خود را در هالهٔ حرکاتی می‌پوشانند که ما شکل بخشیده‌ام.
کلماتی را تکرار می‌کنند که ما در طیِ روز بر زبان رانده‌ایم
و خم‌شده بر بسترهای ما
رؤیاهای ما را همچون شیر سر می‌کشند.
لمس‌ناپذیر، بی‌شکل و بی‌وزن
 
امضا : GHAZAL NAROUEI

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,057
پسندها
55,667
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #10
آینه‌ها تمام روز تابناک‌اند
هرگز آن‌ها تهی نیستند
مردمک صیقلی‌شان چشمانشان
همچون چشمان گریه می‌درخشد و برق می‌زند
حتّی زیر پلک‌های تاریکی.
در تاریک‌روشن واپسین ساعات شب
آنگاه که خاموشی، خود را در دل سکوت جای می‌دهد
تنها آنگاه است که نور ساکن اندرون آینه‌ها
 
امضا : GHAZAL NAROUEI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا