نقد و بررسی نقد رمان زاغ کبود | مهدیه احمدی نویسنده انجمن یک رمان

[رزمین رولینگ]

عزیزم من از نقد دلخور نمیشم جانم و اینکه رمان حدودا سیصد،چهارصد صفحه هست و اینکه بخوام تمام اتفاقات رو بیان کنم همین اول امکان نداره. و برای شناخت کامل شخصیت‌ها و روند رمان باید اینطور پیش بره و در ادامه یواش یواش گره‌های رمان مشخص میشه.
من خودم از رزمین جان خواهش کردم رمان رو نقد،کنند جانم. و هنوز هیچ حرفی از مشکلات و گره‌ها نشده جانم. بیشتر این چند زندگی عادی رو نشون میده چون همه کل زندگیشون مشکل نیست و من هم قصد ندارم کلیشه‌ بنویسم. اما سعی میکنم از این کلیشه محض موضوع نابی خارج کنم.
البته رمان در زست ویرایشه جانم. و برخی نکات که تمام منتقدین گفتن و از نظر خودم هم منطقی هست قطعا در رمان اعمال میشه.
من رمانام رو بدون تحقیق...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[مهدیه احمدی]

من هم اشاره کردم که کلیشه‌ی مطلقه و البته؛ طنز خاصی در رمان نبود جز قسمت ابتدایی.
اگر شوخی‌های خُنُک هامون رو میگید که من نمی‌دونستم به اونا هم میگن طنز :||

همون دیگع من تو طنز افتضاحم افتضاح.
کلا اوناهم حذف میشه میرم سمت چیزی که میتونم رقم بزنم.

 

[M.Fakher]

تاپیک به دلیل اتمام رمان
و جلوگیری از ارسال اسپم
قفل می‌شود، موفق باشید♡​