متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

قفسه کتاب >>}~•تیکه‌ی فیلم و کتاب•~{<<

  • نویسنده موضوع Saba Abbasi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,124
  • بازدیدها 12,842
  • کاربران تگ شده هیچ

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #131
روزی که قرار شود
بشری در کوپه ی درجه ی یک سفر کند
و ادبیات در واگن کالا،
دخل دنیا آمده است.

#صد سال تنهایی
#کتاب
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #132
از دور ریختن عقایدی که به من تلقین شده بود،
آرامش مخصوصی در خودم حس میکردم.
تنها چیزی که از من دلجویی میکرد،
امید نیستی پس از مرگ بود!
فکر زندگی دوباره مرا میترسانید و خسته میکرد.
من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی میکردم،
انس نگرفته بودم.
دنیای دیگر به چه درد من میخورد؟

#بوف کـور
#کتاب
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #133
قانون تخطی‌ناپذیر همیشه همین بوده.
وقتی به آرزویت می‌رسی
که دیگر خیلی دیر شده!

#ریگ روان
#کتاب
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #134
فِرِد اَندروز: وقتی کسی داره غرق میشه، میتونی سعی کنی نجاتش بدی؛
اما نه تاجایی که بخواد، تورو هم با خودش غرق کنه..!

#ریوردیل(Riverdale)
#سریال
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #135
سعید: یه کلید طلایی تو زندگی وجود داره
که تا حالا منو از سکـته نجات داده.
آوا: چی؟!
سعید: هروقت یه چیزی اذیتت میکنه،
از ته دل بگو به درک..!

#من مادر هستم
#فیلم
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #136
حافظه‌ مردی به تدریج در حال از کار افتادن بود.
پزشکی پس از معاینه‌ی دقیق، گفت که می‌تواند با عمل جراحی حافظه‌ی مرد را برگرداند
اما این کار یک خطر بزرگ دارد و آن این که ممکن است مرد، بینایی هر دو چشم‌اش را از دست بدهد.
پزشک گفت: کدام‌یک را انتخاب می‌کنید؟ بینایی یا حافظه‌تان را؟
بیمار کمی فکر کرد و گفت: بینایی‌ای را ترجیح می‌دهم که ببینم به کجا خواهم رفت تا این که به خاطر بیاورم به کجا رفته‌ام...

#آینده‌ی مقدس
#کتاب
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #137
وقتی بچه هستی،
برای این که پیرو جمع نباشی،
با این جمله به تو حمله می‌کنند:
"اگر همه از بالای پل بپرند پایین،
تو هم باید بپری؟"
ولی وقتی بزرگ می شوی،
ناگهان متفاوت بودن با دیگران
جرم به حساب می آید و مردم میگویند:
"هی، همه دارن از روی پل می پرن پایین،
تو چرا نمی پری؟"

#جز از کل
#کتاب
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #138
انسان از سه چیز درست شده;
رنج، کار و عشق.
ما به خاطر عشق، رنج مى کشیم.
از سر رنج، کار مى کنیم
و در پى کار، عاشق مى شویم...

#سلــوک
#کتاب
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #139
میلاد: چرا خودکشی کردی؟
میدونی تو چه چیزایی تو زندگیت داری
که هیچکدوم از هم سن و سالات ندارن؟
حامد: مثلا چی؟
میلاد: تو منو داری...

#بارکـد
#فیلم
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

طراح انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
44,557
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
  • نویسنده موضوع
  • #140
جک: وقتی چهار سالم بود،
حتی نمیدونستم دنیا وجود داره
و حالا من و مامان قراره تا همیشه‌ی همیشه،
تو دنیا زندگی کنیم تا اینکه بمیریم...

#اتـاق(Room)
#فیلم
 
امضا : Saba Abbasi

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
385
پاسخ‌ها
123
بازدیدها
13,397

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا