در زندگی به نقطهای میرسی که متوجه میشوی روزهایی از عمرت که با مردهها گذشته به اندازه همان روزهایی است که با زندهها سپری شده...!
...در سه سال و نیمی که در فرانسه زندگی کردم، به مشاغل متعددی روی آوردم، از این کار نیمه وقت به آن یکی، آنقدر به صورت مستقل و آزاد کار کردم تا جانم بالا آمد. موقعی هم که کار نمیکردم، داشتم دنبال کار میگشتم. وقتی کار داشتم به فکر پیدا کردن کار بیشتری بودم. حتی در بهترین شرایط درآمدم به اندازهای نبود که احساس امنیت کنم و با وجود اینکه یکی دوبار خطر از بیخ گوشم رد شد اما خودم را از افتادن در ورطه نابودی کامل نجات دادم. چنین شرایطی را اصطلاحا زندگی «بخور و نمیر» مینامند...!
بخور و نمیر / پل اُستر / مترجم: مهسا ملک مرزبان