متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار خاطره انجمنیتو تعریف کن

  • نویسنده موضوع D.Soulless
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 603
  • کاربران تگ شده هیچ

Parinaz_ask

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
456
پسندها
12,393
امتیازها
32,573
مدال‌ها
16
  • #11
اینقـــدر خاطره دارم نمیدونم کدومو بگم والا...!
 
امضا : Parinaz_ask

MOBI.GHR

رو به پیشرفت
سطح
28
 
ارسالی‌ها
238
پسندها
27,330
امتیازها
49,413
مدال‌ها
13
  • #12
خاطره موقعی که تو اکیپ 6 نفرمون بودیم داشتیم حرف میزدیم.
بردیا درباره کاچی حرف زد هادی گفت:کاچی چیه@_@خوردنیه؟!
نمیدونم کی گفت، گفت نه مالیدنیه! :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
D.Soulless DeLnAvAz.V
hadi HaDi.V
بردیا BaRdiA.V
HanAneH HaNaNeH.V
AmirAli.D AlI.V
 
امضا : MOBI.GHR

شاهزاده 122

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
72
امتیازها
480
  • محروم
  • #13
یه بار با یه نفر سر جنگ داشتم بعدش بحث سر متولدین ماه ها بود در اومدم گفتم من از بهمن ماهیا و مهر ماهیا(البته ببخشید برنخوره من ب اون اینجوری گفتم و اگرنه خصومتی ندارم باهاشون ناراحت نشه کسی :gigtgle:) خیلی بدم میاد بعدش اون علامت پوکر گزاشت دیدم دونفر از دوستام خیلی عصبی شدن بام قهر کردن کلا بعد فهمیدم دوتاشون مهرماهی و بهمن ماهی بودن هیچی دیگه ضایع شدم:458063-24830a1ab7dc172d1979dd5bd0d18bf9::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : شاهزاده 122

Mahtab Rezayat

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
7,863
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
18
  • #14
با یه سدنا آشنا شدم که اونم مثل من عاشق کره و اکسو بود. باهم به صورت مجازی زبان کره‌ای یاد گرفتیم و توی واتساپ باهم در ارتباط بودیم.
یبارم تماس تصویری گرفته بود، دخترخالم (ک همسنمه) چادر سرش کرد فقط دماغش پیدا بود، اون هی تکون میخورد (که مثلا من دارم حرف میزنم) اونوقت من از اونطرف داشتم باهاش حرف میزدم
سدنا میگفت چرا چادر سرت کردی، از اون طرف من میگفتم میخوام نماز بخونم و اینا...
:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
انقد خندیدیم اون روزه.
 
امضا : Mahtab Rezayat

L.latifi❁

ناظر رمان
سطح
14
 
ارسالی‌ها
954
پسندها
7,080
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
23
  • #15
خاطره ایی ندارم بیا براتون گیتار بزنم:guitar::guitar::guitar::guitar::guitar::guitar:
 
امضا : L.latifi❁

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا