گفتگوی آزاد خاطره انجمنیتو تعریف کن

  • نویسنده موضوع D.Soulless
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 545
  • کاربران تگ شده هیچ

D.Soulless

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
434
پسندها
21,574
امتیازها
41,073
مدال‌ها
4
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
خب تواین تایپیک خنده دار ترین یا جالب ترینو...خاطرتتون که تو انحمن بود رو تعریف کنید
اگه توی خاطرتون یک شخص نقش داشت هم تگش کنید
.
.
.
بردیا AhOrAh
MOBI.GHR FeSqeLi
AmirAli.D کریستین
Maraal Maraal
بیاید تعریف کنید​
 
امضا : D.Soulless

HanAneH

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/1/19
ارسالی‌ها
552
پسندها
17,204
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • #2
تو یه گروه سه نفره
من و بردیا AhOrAh و یه بنده خدای دیگه بودیم
بعد بنده خدا ترک زد و ماام نشستیم واسه اون بنده خدایی که الان اگه تگ کنم قاطی میکنه اعصابش، نقشه کشیدیم و حسابی پشت سرش حرف زدیم.
بعد اقا رضا قابلیت برگشت به گروه رو اضافه کرد و ایشون برگشت تو گروه و پیامارو خوند و اشهد ان لا اله الله
 
امضا : HanAneH

HanAneH

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/1/19
ارسالی‌ها
552
پسندها
17,204
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • #3
من یه روز حسابی کرمم گرفته بود.
منو ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶ i_pawrdis اون موقع ها جونمون به هم وصل بود.
توی چت ناشناس بهش گفتم خیلی دوست دارمو من محسنم و دیگه طاقت ندارم میام با بابات صحبت میکنم و بهش میگم

پردیس حسابی دلشوره گرفته بود و همش به من میگفت حنا من نمیشناسم محسنو نمیدونم کیه و چیکار کنم.

منم دیدم دیگه دارم زیاده روی میکنم بهش گفتم که کار من بوده بتده حدا از دستم دلخور شد.
 
امضا : HanAneH

AmirAli.D

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2/1/20
ارسالی‌ها
73
پسندها
2,886
امتیازها
16,333
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #4
D.Soulless Delnavaz
هوم خاطره ی خاصی ندارم اما هربار قهر کردی میگفتم حالا میرم از انجمن تا فقط برگردی =/
اینجارو من به سرزمین جنگ میشناسم
 
امضا : AmirAli.D

Aran

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
3/10/19
ارسالی‌ها
1,431
پسندها
8,965
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • #5
روزی که باهم دوست شدیم.من توی پروفم یه عکس گذاشته بودم بعد نورا امد زیر چیزی نوشت و باهم صحبت کردن رو شروع کردیم.من بهش گفتم که با من دوست میشی؟ گفت خاک تو مخت! من اون موقع که امدم پروفت دوستت شدم :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
و اینگونه بود که شد بهترین دوستم.
M.Fakher nora@
hadi M.HADI
 

D.Soulless

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
434
پسندها
21,574
امتیازها
41,073
مدال‌ها
4
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
حقیقتش خاطره چندان جالبی نیست...
منو این کله پوکا تو گروه داشتیم چت میکردیم
AmirAli.D کریستین
بردیا AhOrAh
MOBI.GHR FeSqeLi
یهو بردیا برگشت گف چشام میسوزه
بش گفتم نگو که گریه کردی؟
هیچی دیگه انالله و انا الیه راجعون
باپوکرش متحولم کرد
 
امضا : D.Soulless

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,885
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • #7
HanAneH HANNANEH20
D.Soulless Delnavaz
امروز داشتیم برنامه میریختیم بریم کوه کلی هم غیبت کردم
 
امضا : بردیا

HONEYEH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/2/20
ارسالی‌ها
1,496
پسندها
24,951
امتیازها
48,073
مدال‌ها
20
سن
23
سطح
28
 
  • #8
انجمن برا من پر خاطرس
از اولین روزی ک عضو شدم تا همین دیشب
کدومو بگم؟
 
امضا : HONEYEH

D.Soulless

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
434
پسندها
21,574
امتیازها
41,073
مدال‌ها
4
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
امضا : D.Soulless

HONEYEH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/2/20
ارسالی‌ها
1,496
پسندها
24,951
امتیازها
48,073
مدال‌ها
20
سن
23
سطح
28
 
  • #10
قضیه فالو شدنت :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
اونو اگه شما فهمیدی به منم بوگو
آن شدم دیدم 10تا پی وی و یه عالمه پست تو پروفم
لحظه عجیبی بود
تعریفی نیس خخخخ
بخدا دیگه شب انقدر به آدمای مختلف جواب پس داده بودم از سردرد داشتم میمردم
تو خوابمم داشتم تایپ میکردم جان تو
 
امضا : HONEYEH

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
12
بازدیدها
328
پاسخ‌ها
13
بازدیدها
376
پاسخ‌ها
97
بازدیدها
2,931
پاسخ‌ها
14
بازدیدها
357

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا