نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شیطنت‌های اختصاصی

  • نویسنده موضوع Sepideh.T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 24
  • بازدیدها 800
  • کاربران تگ شده هیچ

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #1
خب خب
دیدین بعضی‌کارها و شیطنت‌ها هست که دیگه همه به اسم شما می‌شناسنش‌ و اگر اون شیطنت اتفاق بی‌افته همه فکر می‌کنن‌ که کار شماست، خب باید این‌جا بگینش‌
بسم الله

Tara.A Raha ♡
Raha 1382 Raha 1382
مریم بانو مریم بانو
Rikadow Rasta_nE
فاطم RADI
NASTrr Daniel.G_M
Vini. ALVIN
Saba Abbasi saba⸙
به حرمت تگ کردنم‌ جواب بدین :24: :24:
 

Rikadow

کاربر نیمه فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
550
پسندها
39,199
امتیازها
58,173
مدال‌ها
17
  • #2
شیطنت خاصی ندارم من خودم از بقیه یاد میگیرم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : Rikadow

Melica_K

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,024
پسندها
6,610
امتیازها
23,673
مدال‌ها
13
  • #3
وسیله برقی بسوزه میندازن تقصیر من! چون همه رو باز میکنم از نوع میچینم! مثل موس!

+
پرینتر هم همین طور! /:
 
امضا : Melica_K

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,921
پسندها
55,457
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #4
هیچ شیطنتی نی
:hanghead:ایقد دختر خوبیم من
یواشکی یواشکی کارام رو انجام میدم کسی نفهمه
 
امضا : NASTrr

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #5
مزاحم تلفنی شدن
یواشکی عکس و فیلم گرفتن از بقیه
ببخشید که هی تگت‌ می‌کنم
ولی کنجکاوممممممممممممم
کنجکاوووووووووووووووو

*SHAKIBAgh* *SHAKIBAgh*
 

Vini.

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,715
پسندها
16,127
امتیازها
40,573
مدال‌ها
20
  • #6
خیس کردن این و اون
تف کردن ت چای (ک البته معمولا نمیفهمن:/)
دعوا :straight-face:
 
امضا : Vini.

مریم بانو

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
46
امتیازها
30
  • محروم
  • #7
سال آخر راهنمایی بودم که معلم ریاضی جدید اومده بود وخیلی سخت می گرفت قرار بود آزمون بگیره ولی بچه ها درس نخونده بود ند پس نقشه بدی کشیدم خانم معلم همسایه دیوار به دیوار مون بود من شب ها پیشش می رفتم شب که رسید صورتمو با زغال سیاه کردم چادر مشکی قدیمی مامان بزرگم و پوشیدم و موهای مصنوعی و خرابی داشتم سرم کردم دندان مصنوعی بابا جونم و برداشتم شروع به در زدن کردم صدام و ترسناک کردم خانم گفت کیه گفتم خاله جان بیا کارت دارم درو که بازکرد منو با وضعیت دید غش کرد سریع رفتم وسایل و گم و گور کردم خانم و به هوش آمد گفت اون پیر زن و ندیدی گفتم نه تازه شب براش داستان ترسناک گفتم بیچاره فردا از ترس نیومد وما از امتحان در رفتیم سال بعد معاون مدرسه دبیرستان شدم خدا وکیلی حالم و گرفت
 

HaNa_Ne

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
47
پسندها
883
امتیازها
4,953
  • #8
خراب شدن وسایل خواهربزرگم!!
 
امضا : HaNa_Ne

Tara.A

کاربر فعال
سطح
9
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,324
امتیازها
9,703
مدال‌ها
9
  • #9
خوب
این شیطنتم مربوط میشه وقتی سال اول دبیرستان بودم
اون موقع برادرم نامزد داشت ومن از اینکه می دیدم بردارم به یکی دیگه محبت می‌کنه حرصم گرفت رفتم یه سیم‌کارت جدید برداشتم به زن بردارم پیام میدادم که من با شوهرش دوستم خلاصه پیام های عاشقانه اینا می فرستادم
اخرشم بردارم فهمید حسابی تنبیه هم کرد :458167-d89ed67830efef3653fce584f5cd5ea6: :roflym:
 
امضا : Tara.A

*SHAKIBAgh*

کاربر خبره
سطح
30
 
ارسالی‌ها
4,166
پسندها
28,327
امتیازها
69,873
مدال‌ها
26
  • #10
مزاحم تلفنی شدن
یواشکی عکس و فیلم گرفتن از بقیه
ببخشید که هی تگت‌ می‌کنم
ولی کنجکاوممممممممممممم
کنجکاوووووووووووووووو

*SHAKIBAgh* *SHAKIBAgh*
همیشه یه کاری میکنم و تا گندش در میاد فرار میکنم
 
امضا : *SHAKIBAgh*
عقب
بالا