متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشتهٔ جرمش زنانگی بود!|عارفه حمزه کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Arefeh.h
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 30
  • بازدیدها 1,256
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #11
***
چشم‌هایم را باز می‌گذارم که گریستنت را ببینم، ولی مگر می‌شود گریه نکرد؟
تو برای آن دختر بی‌لیاقت گریه می‌کنی و من درحسرت یک تغییر در نگاهت هستم که دلیلش من باشم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #12
***
این روزها و شب‌ها دلم فقط یک چیز را می‌طلبد؛
آغوش گرمی که در پهنای محبتش گریه کنم... .
از همان گریه‌های عمیقی که صدای هق‌هقش به گوش ستاره‌ها برسد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #13
***
هرروز این مرثیه را با خود زیر لب ذکر می‌کنم:
من، تنهاترین تنهای بی‌کس این شهرم!
در اوج تنهایی تنهاترینم.
ای تنهاترین آسمان‌ها و زمین، مرا دریاب!
من از تنهایی هراسانم. مرا دریاب... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #14
***
نمی‌دانم این دردها کجا تسکین خواهند یافت؟!
نامردها، چندنفر به یک نفر؟
لااقل یکی‌یکی بر سرم آوار شوید تا فرصت جنگیدن داشته باشم.
از بس زخم خوردم دیگر جای سالمی روی تنم ندارم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #15
***
پدرم! گرچه قلبم را به دست تاریکی سپردی، ولی هر چه باشد تو تنها قهرمان زندگی منی!
پدر، چگونه صدایت کنم؟! چگونه التماست کنم که دوباره برگردی؟
من بی تو، تنهاترین تنهای شهرم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #16
***
سلام کودک من!
به دنیای جدیدت خوش آمدی.
می‌دانی مادر چقدر بی‌تاب دیدن توست؟!
همین حالا که حتی هنوز تکان نمی‌خوری، من وجودت را مانند نبضی ریز اما قوی احساس می‌کنم!
می‌دانم که از همین الان عاشق تو هستم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #17
***
نمی‌دانم تو را دوست دارد یا نه، ولی پدرت مرا دوست ندارد!
بزرگ‌ترین و تنها آرزویم این است که تو را دوست داشته باشد.
اگر دختر باشی، دوست دارم معنای محبت را درک کنی.
دوست ندارم مثل من به جای دنیای دخترانه‌ات، غرق در دردهای عمیقی در کودکی شوی!
من خیلی دوستت دارم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #18
***
فرزند نازنینم! خبر خوشی برایت دارم.
پدرت تو را عاشقانه دوست دارد... .
شاید روزی بیاید که من به تو حسادت کنم!
این حسادت شیرین است. همین که برایت گل خریده مرا غرق لذت می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #19
***
زن که باشی معنی درد را می‌فهمی؛ معنی بغض و... .
همان وقت‌هایی که وسط دعوا عصبانی می‌شوی؛ عصبانی می‌شود.
تو بغض می‌کنی و او فریاد می‌کشد!
این است تفاوت زن و مرد بودن. آنها فقط بلدند فریاد بکشند و زورشان را به رخ بکشند ولی تو فقط به حال دلت بغض می‌کنی... .
به حال دلی که آرزو داشت به جای این دعواها، نجواهای عاشقانه بشنود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h

Arefeh.h

گوینده آزمایشی
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,964
پسندها
25,770
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #20
***
دنیا اگر خوب بود که با گریه شروع نمی‌شد!
از همان لحظه که نوزاد چشمش به این دنیا باز می‌شود، تنها کاری که می‎‌تواند بکند گریه است.
از بچگی تا وقتی بزرگ شود‌‌‌، این گریه کردن برایش عادت می‌شود... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Arefeh.h
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا