عزیزم من متوجه نمیشم چرا اینقدر راوی عوض می کنی. برای نشون دادن دغدغه های ارتان به ما نیازی نیست حتما از زبون خودش نقل کنی. اینطوری من به شخصه دارم گیج میشم مدام از این راوی به اون راوی می پرم. مثل این می مونه که مدام برم جای ادمای دیگه زندگی کنم. من وقتی دارم رمان و می خونم درواقع دارم جای اون شخصیت اصلی که راوی هست زندگی می کنم. وقتی مدام راوی و عوض می کنی من نه تنها با هیچ کدوم درست ارتباط نمی گیرم بلکه گیج میشم.دوستان این پارت که از زبان ارتان گذاشتم خواستم دغدغه های آرتان رو بفهمید نظرتون راجب این پارت چی بود پارت بعدی هم از زبان ارتان خواهد بود اونایی که میخونن نظرشون رو بگن
میدونم چی میگید ولی خیلی از رمان هایی که خوندم از زبان شخصیت های دیگه هم داستان رو نقل کردن. من فقط وقتی لازم بوده عوض کردن مثلا اگه الان بخوان راجب ارتان توی خونش بگم نمیتونم که بگم طاهره خودش داره از توی ذهنش خونه...عزیزم من متوجه نمیشم چرا اینقدر راوی عوض می کنی. برای نشون دادن دغدغه های ارتان به ما نیازی نیست حتما از زبون خودش نقل کنی. اینطوری من به شخصه دارم گیج میشم مدام از این راوی به اون راوی می پرم. مثل این می مونه که مدام برم جای ادمای دیگه زندگی کنم. من وقتی دارم رمان و می خونم درواقع دارم جای اون شخصیت اصلی که راوی هست زندگی می کنم. وقتی مدام راوی و عوض می کنی من نه تنها با هیچ کدوم درست ارتباط نمی گیرم بلکه گیج میشم.
اونا خیلی کار غیرحرفه ای می کنن. اگه بری رمان های مشهور با نویسنده های شناخته شده رو بخونی می بینی که هیچ کدوم این کار و نمی کنن. من خودم یه نویسندم و قبول دارم کار سختیه اما تو اگه از اول رمانت می دونستی مدام نیاز داری از زبون همه شخصیت ها حرف بزنی خب کاری نداشت از اول سوم شخص می نوشتی. اما حالا که اول شخص و انتخاب کردی سعی کن دیگه تغیر راوی ندی. راستش و بخوای به نظرم الکی هم تغیر راوی میدی مثلا سه تا...میدونم چی میگید ولی خیلی از رمان هایی که خوندم از زبان شخصیت های دیگه هم داستان رو نقل کردن. من فقط وقتی لازم بوده عوض کردن مثلا اگه الان بخوان راجب ارتان توی خونش بگم نمیتونم که بگم طاهره خودش داره از توی ذهنش خونه ارتان رو میبینه
فقط یکبار از زبان علی نوشتم کوتاه بود درست. این بار دارم از...اونا خیلی کار غیرحرفه ای می کنن. اگه بری رمان های مشهور با نویسنده های شناخته شده رو بخونی می بینی که هیچ کدوم این کار و نمی کنن. من خودم یه نویسندم و قبول دارم کار سختیه اما تو اگه از اول رمانت می دونستی مدام نیاز داری از زبون همه شخصیت ها حرف بزنی خب کاری نداشت از اول سوم شخص می نوشتی. اما حالا که اول شخص و انتخاب کردی سعی کن دیگه تغیر راوی ندی. راستش و بخوای به نظرم الکی هم تغیر راوی میدی مثلا سه تا خط از زبون علی می نویسه که هیچی نداره. یعنی سر جمع نه اتلاعاتی میده، نه باعث میشه ما شخصیت علی و بهتر بشناسیم هیچچی انگار فقط از طاهره خسته شده بودی رفتی از زبون علی نوشتی.
بعضی وقت ها مجهول موندن برخی جوانب یه سود برای نویسنده است. من مثال می زنم کاری به رمان تو نداره.شما پارت رو نگاه کنید میبینید که اصلا اون لحضه طاهره نبوده که داستان رو از زبان اون بگم
اها...بعضی وقت ها مجهول موندن برخی جوانب یه سود برای نویسنده است. من مثال می زنم کاری به رمان تو نداره.
برای مثال ما ارتان و الان یه شخصیت منفی شناختیم، اگه همینطوری از زبون طاهره میش بری ما اصلا فرصتی برای درک کردن رفتار های ارتان پیدا نمی کنیم و اون همینطور توی ذهنمون منفی تر میشه. حالا فکر کن یه روزی توی رمانت بخوای یه بحث بین طاهره و ارتان راه بندازی که اونجا ارتان یه وجه جدیدی از شخصیتش که برای ما ناشناخته بوده رو رو کنه. همین میشه یه نقطه اوج برای رمانت در صورتی که اگه مدام تغیر راوی بده هیچ وقت نمی تونی همچین کاری کنی. همه چیز نمایانه، هیچ چیز مجهول و منهانی وجود نداره تا مارو شوکه کنه.
امیدوارم تونسته باشم منظورم و توضیح بدم