متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان میانبر تباهی | ستاره لطفی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • #21
مرسی عزیزم
|همخوانی گروهی|

-سیر رمان در صفحه‌ی اول بسیار کُند بود و از نظر من اون مهمانی قبل سفرشون بیخود بود شاید بهتر رمان رو از همون سفرشون شروع کنی.
-بعضی از دیالوگ‌ها صرفاً فقط به منظور پر کردن خط بود و خالی از تاثیر بود.
-شخصیت‌پردازی قوی نداشتید [ در رمان شما به تعداد انگشتان دست شخصیت داشتید پس به راحتی می‌توانید پردازش قوی برای هر شخصیت داشته باشید.]
-توصیفات چهره‌ی ضعیفی داشتید بهتر است بیشتر وقت بگذارید.
-فزونی منولوگ بر دیالوگ. بهتر است تعادل رعایت کنید[ به گمان یک پارت تمام منولوگ داشتید]
-غلط املایی و تایپی هم داشتید.

رمان ترسناک متفاوتی بود بهتر است در توصیفاتتون مخصوصاً هتل بیشتر احساسات را مخلوط کنید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S.LOTFI

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,560
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #22
اسم رمان ترکیبی نو نبود اما کاملا با بدنه و ژانرها هارمونی داشت.
خلاصه و مقدمه رمان خوب بودند نسبتاً.
در اوایل رمان روندی کند رو پیش گرفته بودی که از نظر من برای اماده سازی مخاطب با رمان خوب بود. اما پیشنهاد میکنم با چند اتفاق کوچیک هیجان بیشتری به رمان بدید.
شخصیت پردازی شما جای کار بیشتری داره.
توصیفات خوب بود و احساسات نیز به خوبی منتقل میشدند. اما برای توصیف مکان و ظواهر تمرین بیشتری نیاز هست.
حتما در ویرایش بعد از نقد اشتباهات تایپی رو چک کنید مجددا چون زیاد مشاهده میشد.
موفق باشی
 
امضا : NEGIN_R

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,319
پسندها
16,643
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • مدیر
  • #23
سلام عزیزم. وقتت بخیر.
خب مقدمه‌ی خوبی داشتی و خلاصه هم خیلی خوب بود. اما اوایل از نظر من زیادی معمولی بود و اگه مثلا می‌گفتی که داخل اتاق وجود یک‌نفر رو حس می‌کرد، که البته این‌هم باید توی اوایل می‌بود، یا چیزهای دیگه به نظرم جالب‌تر بود. غلط املایی هم داشتی برای مثال کوردی که درستش کردی هست. یا اینکه توی پارت آخرت تو کلمه عقب رو عق نوشتی که این‌ هم باید درست کنی. همه چیز عالی بود و اینکه از نظر من، دقت کن، از نظر من، اونجایی که پلیس کشته شده بود، یکم خارج از بحث بود.
همین. امیدوارم من رو به خاطر نظرهای شخصیم و صریحم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • #24
سلام عزیزم. وقتت بخیر.
خب مقدمه‌ی خوبی داشتی و خلاصه هم خیلی خوب بود. اما اوایل از نظر من زیادی معمولی بود و اگه مثلا می‌گفتی که داخل اتاق وجود یک‌نفر رو حس می‌کرد، که البته این‌هم باید توی اوایل می‌بود، یا چیزهای دیگه به نظرم جالب‌تر بود. غلط املایی هم داشتی برای مثال کوردی که درستش کردی هست. یا اینکه توی پارت آخرت تو کلمه عقب رو عق نوشتی که این‌ هم باید درست کنی. همه چیز عالی بود و اینکه از نظر من، دقت کن، از نظر من، اونجایی که پلیس کشته شده بود، یکم خارج از بحث بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S.LOTFI

PARISA_R

پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,514
پسندها
25,117
امتیازها
48,073
مدال‌ها
25
سن
25
  • مدیرکل
  • #25
سلام ستاره جان

اسم رمان متناسب با محتوای رمان بود.
شروع رمان تا یک جاهایی روند خیلی ارام بود از هیچ هیجان و یا ترسی مبنی بر ژانر‌ها خبری نبود اگر کمی در ابتدا مخاطبان رو بتونید با قلمتون جذب کنید بهتر خواهد شد.
کارکترهای شما میتونند متمایز تر روایت بشن و از نظرم هنوز جای کار بسیاری در این زمینه دارید.
با توجه به ژانر ترسناک رمان توصیفاتتون باید در زمینه ظاهر و مکان هایی که شخصیت ها در ان جا حضور داشتند بهتر و جذاب تر باشن.
اما توصیف احساس خوبی داشتید و حالات نیز به اندازه شرح داده شده بودند.
ایده کاملا نو نبود اما با قلم خوبی که دارید رمان جذابی شده.

موفق باشی :rose:
 

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • #26
سلام ستاره جان

اسم رمان متناسب با محتوای رمان بود.
شروع رمان تا یک جاهایی روند خیلی ارام بود از هیچ هیجان و یا ترسی مبنی بر ژانر‌ها خبری نبود اگر کمی در ابتدا مخاطبان رو بتونید با قلمتون جذب کنید بهتر خواهد شد.
کارکترهای شما میتونند متمایز تر روایت بشن و از نظرم هنوز جای کار بسیاری در این زمینه دارید.
با توجه به ژانر ترسناک رمان توصیفاتتون باید در زمینه ظاهر و مکان هایی که شخصیت ها در ان جا حضور داشتند بهتر و جذاب تر باشن.
اما توصیف احساس خوبی داشتید و حالات نیز به اندازه شرح داده شده بودند.
ایده کاملا نو نبود اما با قلم خوبی که دارید رمان جذابی شده.

موفق باشی :rose:
سلام عزیزدلم
خیلی ممنوون❤❤❤
 
امضا : S.LOTFI

سالخورده و گربه اش

کاربر فعال
سطح
27
 
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,438
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
19
  • #27
-به نام خدا-
همخوانی گروهی
[رمان میانبر به تباهی]


*نقطه آغاز مناسبی باتوجه به ژانر غالب خود، انتخاب نکرده بودید. رمان هایی با غالبیت ترسناک، باید با هیجان و هراس آغاز شوند و یك شروع ملایم و روزمره، ابداً برای آن‌ها رضایت بخش نیست.
همچنین جذاب نبودن و ایجاد نکردن گره یا سوال برای مخاطب، شروع را کسل کننده و حوصله سربر کرد، خصوصاً که شما جزییات را بسیار ریز اما نالازم تفسیر و توصیف کرده‌بودید.
وقتی هم مهمانی به پایان رسید، شاهد فلش فوروارد بودیم. این عمل شما، آغاز را تماماً بی معنی می‌کند و آغاز می‌تواند کاملاً نادیده گرفته شده و خذف شود زیرا در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : سالخورده و گربه اش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] S.LOTFI

خاتم

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
361
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • #28
سلام خوشگل من یه توضیح کوتاه و سریع میدم برات حالشو ببر :day-dreaming:
خیلی دوست داشتم رمانت رو
داستانش جذب میکنه خواننده رو برای ادامه دادن به مطالعه
همونطور هم که بهت گفتم آنیا یکم زیادی خنگه سعی کن در ادامه یکم شخصیتش رو رشد بدی که من انقدر از دستش حرص نخورم//:
حس میکنم شخصیت پردازیت یه کوچولو ضعیفه روش کارکنی بهترم میشه
غلط املایی داشتی خصوصا اوایل رمان سعی کن در اولین فرصت ویرایش بزنی تا از جذابیت رمانت کم نکنه
و به جز اون توصیفاتت زیاد ترس رو منتقل نمیکنه به نظرم یکم بیشتر روش کار کن تا حس ترس بیشتر و بهتر منتقل بشه
ایده ات هم عالی بود و کلیشه نبود
شرمنده برات نقد کامل ندادم:hanghead:
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,593
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • #29
سلام خوشگل من یه توضیح کوتاه و سریع میدم برات حالشو ببر :day-dreaming:
خیلی دوست داشتم رمانت رو
داستانش جذب میکنه خواننده رو برای ادامه دادن به مطالعه
همونطور هم که بهت گفتم آنیا یکم زیادی خنگه سعی کن در ادامه یکم شخصیتش رو رشد بدی که من انقدر از دستش حرص نخورم//:
حس میکنم شخصیت پردازیت یه کوچولو ضعیفه روش کارکنی بهترم میشه
غلط املایی داشتی خصوصا اوایل رمان سعی کن در اولین فرصت ویرایش بزنی تا از جذابیت رمانت کم نکنه
و به جز اون توصیفاتت زیاد ترس رو منتقل نمیکنه به نظرم یکم بیشتر روش کار کن تا حس ترس بیشتر و بهتر منتقل بشه
ایده ات هم عالی بود و کلیشه نبود
شرمنده برات نقد کامل ندادم:hanghead:
سلام گلم، ممنون از خوندن رمان و نظر ارزشمندت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S.LOTFI
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] خاتم

Farnaz.zar

نویسنده انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
815
پسندها
32,520
امتیازها
58,173
مدال‌ها
22
سن
19
  • #30
ستاره عزیزم
اومدم که نظرمو راجع به رمانت بگم.
خب اول از همه باید بگم که یکم تند تند پست بذار:/
صفحه ی اول رمانت چندان جذاب نبود و ناخودآگاه اون اتفاقات معمولی برای یه رمان ترسناک، یه نیروی دافعه ایجاد میکرد. هرچند از صفحه ی دوم روند پرکشش و هیجانی شد اما احتمالا خواننده توی همون صفحه ی اول بیخیال ادامه دادن بشه.
قلمت خیلی خیلی زیباست، روانه و زیاد سنگین نیست و همین خودش یه نقطه قوته.
توصیفات احساسات خوب بود به نظرم، برعکس توصیف ظاهر که خیلی خیلی کم دیده شد توی رمان.
اسم رمانت هم جذابه و به ژانرها می خوره.
می تونی بیشتر از ژانر ترسناک استفاده کنی، مثلا صحنه ای که آنیا تسخیر شد و تارا ترسید جذاب بود اما توی رمانت، از این صحنه ها زیاد نیاوردی.
با این حال، من از خوندن رمانت خیلی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Farnaz.zar
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] S.LOTFI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا