متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار من همانم|شقایق سیدعلی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AVA_SEY
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 366
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه: من همانم
نام شاعر: شقایق سیدعلی
مقدمه:

من همان دختر مجنون بی‌سایه
قاصدکی گریان و بی نامم
بی ارزو، بی‌همدمم
به اسمان گریه‌ها
رها شدم
گلی پژمرده‌ام من که
چنین تشنه و بی‌تابم
آفتابی هستم
که زمستانی شده حالش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
من همان خسته‌ی بی‌حوصله‌ام
رگ مرگم عمری‌است پیدا نشده
و همان عاشق بد م**س.ت منم
من همانم که ز دریا وطنم گم شده است
من همان دختر گِل نش‌سته غم ز‌ده‌ام
من شقایق هستم
پر و بالم خونین
سینه‌ام پر اه است
اندوه وصله زده دامن من
من شقایق هستم
و همانی که تو سیلی بزدی
گوش احساس مرا
زاده دلتنگ منم
گوشه‌ای‌ از غم خود جان بدهم
من شقایق هستم
عاشق عشق زمستانی شدم
از‌ کوچه دی تو امدی
عاشق کنی مرا عزیز
برانی مرا از من عزیز
من شقایق هستم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
مرده شوم به پای تو
گریه شوم برای تو
در قفسم
قعر بی‌کسی
قهقه زنان گریه شوم پای کسی
در اسمان بال زنم
گریه کنم، باران شوم پای کسی
میغ زیستنم، خنجر زنم
فلک زنان نهان من
خون شود به پای او
همان کسی که شد برایم بی‌کسی
 
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
در ایینه‌ای تصویر خود را دیدم
کمی ترسیدم
دختر پژمرده ایینه منم؟
چقد بد حالم
و که انگار ندارم روحی
چقدر خشمگین است
کمی ترسیدم
ایینه از غم من خورد ترک
و همان دم که
بدیدم بازتاب اندوه
اشک ها ز چشم من افتادند
این همه اندوه و حزن
ز دو دیدگان من شد جاری؟
 
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
پی اعجاز امید
بلند می‌خوانم ای دلم ارام‌ باش
معجزه در راه است
خنده‌ی غمناک تمام خواهد شد
روزی رهگذری سری خواهد زد
از زمستان شاید!
تو را بلد می‌خواند
خدا با ما است، معجزه را انکار نیست
معجزه به تمام مادرم
در پی توصیف اوست
معجزه تنها قلم است
دلکم می‌بینی؟!
اعجاز اینک با ماست
رقص چشمانش را
صوت اوازش را
چه توان گفت؟ بجز معجزه‌ای
معجزه‌ یعنی بودن او
معجزه‌ برگشت یک رفتنی است
از زمستان شاید!
معجزه حبس دستان من است
در گرمی دستان‌ او
وای‌ چقدر معجزه ها پر رنگند!
من همان معجزه هستم شاید!
 
آخرین ویرایش
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
قصد جانم کردی؟
پی اتمام منی؟
گاه با یک دل تنگ
داغ یک عشق دو رنگ
شاعری بد مستم
که فرو خواهد ریخت
ضربات این شعر
رقص چشمانش را
صوت اوازش را
تا که تصویر کشاند
هر کسی شعر مرا می‌خواند
و بداند قطعا
من همان شاعر بد م**س.ت هستم
که به زندان کسی بی دریغ ازادم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AVA_SEY
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا