متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

انقلاب‌های معماری: از شیطنت تا ضرورت

  • نویسنده موضوع Sepideh.T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 222
  • کاربران تگ شده هیچ

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #1
گمان می‌کنم مارکس بود که می‌گفت هر واقعه‌ای دو بار در تاریخ رخ می‌دهد: بار اول بصورت یک تراژدی و بار دوم بصورت یک کمدی! اجازه بدهید کمی در این جمله دستکاری کنم تا با جریان‌های معماری تطبیق پیدا کند: «هر جریان معماری دوبار به راه می‌افتد، بار اول به عنوان یک شیطنت و بار دوم به عنوان یک ضرورت». اما این جمله به چه معناست؟ یعنی هرازگاهی معماران و تئوریسین‌های معماری حوصله‌شان سر می‌رود و فازی جدید برمی‌دارند و آتشی دیگر به پا می‌کنند. سبکی جدید و نگرشی نو بنیان می‌گذارند یا مکتبی جدید ایجاد می‌کنند؛ کمی بعد هم دست از شیطنت برمی‌دارند و به سراغ کار خودشان می‌روند، اما آتشی که به پا کردند خاموش نمی‌شود، منتظر می‌ماند تا روزی در زمستانی به شکل درست استفاده شود.
فضاحت انقلابی
بیایید به این همه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #2
نقلاب بیهوده بود؟ (نه!)
شاید بگوییم: «پس انقلاب بیهوده است! تا زمانی که ابزار تحول نباشد، انقلاب شکست می خورد و زمانی که ابزار تغییر باشد، انقلاب لازم نیست!». راستش نه! قضیه پیچیده تر از اینهاست... انقلاب بی‌فایده هم نیست. دوباره به سراغ انقلاب فرانسه برویم: انقلاب شکست خورد ولی همانطور که در پاراگراف اول گفتم «آتشی که روشن شده بود روشن ماند». امید به ایجاد تغییری در نوع حکومت و افزایش مشارکت مردمی ایجاد شد و زنده ماند. این اهمیت بسیار بالایی داشت چراکه اگر انقلاب فرانسه رخ نمی‌داد، ای بسا هیچ‌وقت بشر به سوی ایجاد ابزارهای دموکراتیک نمی‌رفت! پیشرفت بشری الگویی بی‌بدیل و ناگزیر نبود. تمدن‌های اینکا و مایا در ستاره‌شناسی و ریاضیات سرآمد بودند ولی حتی چرخ را هم به درستی نمی‌شناختند! این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #3
عامل دیگری که انقلاب‌ها را به شکست می‌رساند، همان جمله‌ایست که با دخل در جمله‌ی مارکس گفتم: جریان‌های معماری یکبار با شیطنت ظهور می‌کنند و یکبار با ضرورت. مثلا دقیقا چرا ناگهان معماران مدرن کلید کردند که باید سبک «بین‌الملل» داشته باشیم؟ چون جهان آن روز بین‌المللی شده بود؟ چون ایده‌های بومی در همه جا به بن‌بست رسیده بودند؟ یا شاید چون از کشف انرژی‌های جدید و توان مداخله‌ی بشر ذوق کرده بودند؟! بله. حتما دیده‌اید کسانی را که تعداد کمی کتاب خوانده‌اند و ناگهان طوری رفتار می‌کنند انگار فقط همان دو سه کتاب در جهان وجود دارند! نیچه را کشف می‌کنند و افسوس می‌خورند که چرا بقیه‌ی جهان نیچه نمی‌داند! این «سرخوشی» همان چیزی است که می‌تواند ایده‌ای را تولید کند و به انقلاب برساند؛ و همین «سرخوشی»...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا