متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه *فرشته های آسمونی*(گل دخترای محجبه)

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • #11
من فکر کنم از سن 6 ، 7 سالگی از مامانم خواستم که برام چادر ملی بخره ولی اونموقع سنم کم بود و فقط به خاطر زیبایی که به چشمم می اومد چادر و انتخاب کردم، مادر و خواهرم هم چادری و محجبه بودند و من خواستم از اونا
الگو برداری کنم ولی هر چی بزرگ تر شدم تا الان دلایلی رو برای این پوشش پیدا کردم که نخوام ترکش کنم.
 
امضا : ღReyhaneღ

ELHAMrr

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
3,232
پسندها
10,919
امتیازها
39,473
مدال‌ها
22
  • #12
از وقتی بچه بودم به چادر علاقه داشتم از 9سالگی هم شروع کردم به چادر گذاشتن اما وقتی 11سالم شد بخاطر بعضی حرفا که اون موقع برام خیلی مهم بود چادر رو گذاشتم کنار
ولی دوباره تو 12سالگی وقتی ارطباتم با اون ادما قطع شد دوباره به خودم اومدم ولی بازم الکی چادر سر نکردم کلی تحقیق کردم و دنبال دلیل گشتم بعد از 1ماه هم دوباره خواستم چادر بزارم اما با مخالفت شدید مامانم روبه رو شدم تا 4ماه التماسش میکردم اجازه بده چادر بزارم بعد از 4ماه راضی شد ولی وقتی شروع کردم چادر گذاشتن تا 1هفته باهام قهر بود همچنان هم سعی داره چادر رو ازم بگیره ولی خب من دیگه عمرا کوتاه بیامو بخاطر حرف دیگران حتی اگه مادرم باشه بزارم کنار چادرمو
 
امضا : ELHAMrr

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,021
پسندها
12,350
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • #13
سلام
راستش نمی‌دونم داستانشو چطوری بگم...
من توی خانواده ای بزرگ شدم که هرکس عقیده خودشو داشت. یعنی کسی بهم نمی‌گفت چطوری بپوشم و چطوری فکر کنم.
وقتی رفتم کلاس سوم و جشن تکلیف برامون گرفتن، برام چادر مشکی هم خریدن. من یه مدت بخاطر اون جوی که وجود داشت چادر سرم کردم و دیدم بقیه تشویقم میکنن؛ بدم نمی‌اومد اما وقتی بزرگتر شدم گذاشتمش کنار.
کسی هم بهم نمی‌گفت حجابت باید اینطور باشه و نماز باید بخونی و... من فکر می‌کردم اینجور اعمال مذهبی بیشتر فانتزیه! راستش هیچ تصوری از دین و مذهب و حجاب نداشتم و برام یه چیز گنگ بود.
اواخر دبستانم بود که اتفاقی یه کتابچه پیدا کردم به اسم "به رنگ زندگی" که درباره شهدای زن بود. خاطرات کوتاهشون بود که جمع‌آوری شده بود و زندگینامه مختصرشون. اون کتاب رو خوندم و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه شکیبا

Lili.Da

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,310
پسندها
28,718
امتیازها
53,071
مدال‌ها
23
سن
24
  • مدیر
  • #14
دوست داشتم چادر را. یک بارم توی مشهد یه خانومی اومد سمتم با اینکه حجابم همیشه سفت وسخت بود که بهم میگفتن خودت رو خفه کردی خانومه بهم گفت دوست داری امام رضا دوست داشته باشه؟ گفتم اره گفت پس چادر بپوش.
مهر تاییدی بود بر علاقم. اخر یه مدرسه بود میگفتن چادر پوشیدن توش اجباریه برای رفتن به مدرسه اصرار کردم بعد اون چادر را از سرم در نیاوردم مگر اجبار. خانوادم خیلی گیر می‌دادن برای چادرم هنوزم گاهی گیر میدن
 
امضا : Lili.Da

Lili.Da

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,310
پسندها
28,718
امتیازها
53,071
مدال‌ها
23
سن
24
  • مدیر
  • #15
دوست داشتم چادر را. یک بارم توی مشهد یه خانومی اومد سمتم با اینکه حجابم همیشه سفت وسخت بود که بهم میگفتن خودت رو خفه کردی خانومه بهم گفت دوست داری امام رضا دوست داشته باشه؟ گفتم اره گفت پس چادر بپوش.
مهر تاییدی بود بر علاقم. اخر یه مدرسه بود میگفتن چادر پوشیدن توش اجباریه برای رفتن به مدرسه اصرار کردم بعد اون چادر را از سرم در نیاوردم مگر اجبار. خانوادم خیلی گیر می‌دادن برای چادرم هنوزم گاهی گیر میدن
که چادر نپوش وواینا ولی ولش نکردم
 
امضا : Lili.Da

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #16
سلام؛
والا من درست و حسابی یادم نیست که چیشد اینجوری شد
ولی همین قدر یادم هست که از وقتی که کوچیک بودم، مادرم روسری سرم می کرد، حتی قبل از سن تکلیف. نه که لباس بسته تنم کنه، ولی روسری اکثر اوقات سرم بود.
بزرگ تر که شدم، پنجم دبستان بودم، یهویی دلم چادر خواست. گفتم به مامانم، ولی گفت که سنت کمه و چادر بزرگ تر نشونت میده، نپوش. از اون ور پدرم خوشش اومد و برام اولین چادرم رو خرید، که چادر ساده هم بود.
از اون موقع، دیگه چادر رو کنار نذاشتم و به یاد اولین چادرم، هنوزم چادر ساده سرم می کنم.
ولی خدایی چادر خیلی چیز خوبیه و زندگی توی اجتماع هم باهاش خیلی ساده تره :)
چقدر قشنگ :458047-6dc8ffbbdef9cc2a2419e3bb0fa8d8d5: عزیزمن به نظرم سعی کن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #17
وایییی چقدر خوب اینطوری امر به معروف انجام دادی امیدوارم یه رفاقت هزار ساله رو با چادرت داشته باشی :458047-6dc8ffbbdef9cc2a2419e3bb0fa8d8d5: گلم
 

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #18
من فکر کنم از سن 6 ، 7 سالگی از مامانم خواستم که برام چادر ملی بخره ولی اونموقع سنم کم بود و فقط به خاطر زیبایی که به چشمم می اومد چادر و انتخاب کردم، مادر و خواهرم هم چادری و محجبه بودند و من خواستم از اونا
الگو برداری کنم ولی هر چی بزرگ تر شدم تا الان دلایلی رو برای این پوشش پیدا کردم که نخوام ترکش کنم.
چقدر خوب :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac: :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
بچه ها میدونستین بیشتر کسایی که با اجبار حجاب رو انتخاب میکنن طی زمان اون رو ترک میکنن سعی کنید عاشقانه و با شناخت کامل اون رو انتخاب کنید
عزیزم از نوشته ی زیبات سپاسگزارم:ole:
 

*ZOFA*

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
312
پسندها
841
امتیازها
8,563
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #19
از وقتی بچه بودم به چادر علاقه داشتم از 9سالگی هم شروع کردم به چادر گذاشتن اما وقتی 11سالم شد بخاطر بعضی حرفا که اون موقع برام خیلی مهم بود چادر رو گذاشتم کنار
ولی دوباره تو 12سالگی وقتی ارطباتم با اون ادما قطع شد دوباره به خودم اومدم ولی بازم الکی چادر سر نکردم کلی تحقیق کردم و دنبال دلیل گشتم بعد از 1ماه هم دوباره خواستم چادر بزارم اما با مخالفت شدید مامانم روبه رو شدم تا 4ماه التماسش میکردم اجازه بده چادر بزارم بعد از 4ماه راضی شد ولی وقتی شروع کردم چادر گذاشتن تا 1هفته باهام قهر بود همچنان هم سعی داره چادر رو ازم بگیره ولی خب من دیگه عمرا کوتاه بیامو بخاطر حرف دیگران حتی اگه مادرم باشه بزارم کنار چادرمو
واییی خوشبحالتونننن چقدر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ELHAMrr

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
3,232
پسندها
10,919
امتیازها
39,473
مدال‌ها
22
  • #20
واییی خوشبحالتونننن چقدر عاشقانه چادر رو دوست دارین:458047-6dc8ffbbdef9cc2a2419e3bb0fa8d8d5::458047-6dc8ffbbdef9cc2a2419e3bb0fa8d8d5::458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
منم خانوادم همه چادرین برای همین کسی مختلفت نکرد اما تیکه هایی که بهم میندازن خیلی اذیتم میکنه اما می ارزه به مراقبت از امانت مادرم زهرا (س)
درسته هر اتفاقی هم بیوفته می ارزه
 
امضا : ELHAMrr

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا