نقد و بررسی رمان اموغ انتغدی | رستینا صبوری کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع restina.sb
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 427
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

restina.sb

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
968
پسندها
5,997
امتیازها
23,673
مدال‌ها
16
سن
21
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
«به نام آفریننده تنهایی‌ها»
کد رمان: 3047
ناظر رمان: Gandom.S Gandom70
عنوان: اموغ انتغدی*
نویسنده: رستینا صبوری
ژانر: عاشقانه
خلاصه: دختری تنها، با نقابی از بی‌خیالی زیر کوله باری از مشکلات کمرش خمیده شده بود و دم نمی‌زد. مردی که برای رسیدن به نیازهایش دست دختر را گرفت. اما وای بر تفاوت‌ها...


* اموغ انتغدی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : restina.sb

Farzaneh.Rezvani

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/9/18
ارسالی‌ها
701
پسندها
11,107
امتیازها
28,473
مدال‌ها
22
سطح
19
 
  • #2
248070


با عرض سلام خدمت نویسنده‌ی عزیز، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه‌مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم!
ورود شما به دنیای نقد به معنای این است که شما خواستار پیشرفت هستید. به یاد داشته باشید که نقد با توانایی بیان نکات مثبت و منفی در اثرتان، شما را برای بی‌نقص شدن آماده می‌سازد.

کاربر گرامی؛ لطفا قبل از نوشتن نقد در تاپیک، قوانین زیر را مطالعه نمایید:
- نقد یعنی ساختن، نه تخریب کردن! بنابراین در هنگام نوشتن نقد با لحن ملایم و بیان نقاط قوت و ضعف، تصور نویسنده را از نقد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Farzaneh.Rezvani

bahareh.s

مدیر ترجمه + معلم انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
تاریخ ثبت‌نام
3/9/19
ارسالی‌ها
1,619
پسندها
20,803
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
سطح
28
 
  • مدیر
  • #3
نام رمان: نام رمان، جدیدی تازه ای داشت ولی با معنی کلمه "اموغ انتغدی"اگر مقایسه کنید که به عشق ممنوع می‌رسید. کمی تکراری بود ولی با این حال شیوه‌ی بیانش جدیدی خاصی داشت.
ژانر: ژانر فقط عاشقانه هستش! این درست نیست به نظر من چون که توی بافت‌های رمان غم و اندوه دیده میشه و اگه درام یا تراژدی اضافه بشن بهتر هم هستش، در خلاصه گفتید "وای از تفاوت ها" (تا جایی که ذهنم یاری میکنه) فکر کنم به خاطر فقر و بی‌پولی هم باید اجتماعی هم اضافه بشه.
خلاصه: به رمان می‌خورد، و هم به نام رمان، کاملا درست انتخاب شده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : bahareh.s

Regina

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
21/8/19
ارسالی‌ها
1,866
پسندها
75,367
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
21
سطح
43
 
  • محروم
  • #4
نقد رمان اموغ اغتندی
منتقد: R Rebecca

عنوان رمان:
عنوان رمان به خوبی انتخاب شده و کاملا با موضوع و ژانر مرتبط هست. (عشق ممنوع) یا همون اموغ اغتندی برای این ژانر کاملا مناسبه و تکراری هم نیست. وقتی که عنوان رو خوندم داستانی به ذهنم اومد که عشقی ممنوعه در اون در جریانه.

ژانر:
ژانرعاشقانه هست. ژانر کاملا با متن مطابقت داره و ایرادی در اون نیست فقط اگه ژانر اجتماعی هم به اون اضافه بشه بهتر میشه. چون درمورد مشکلات یه دختر هست که پدرش ورشکست شده و ...

خلاصه:...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Regina

restina.sb

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
968
پسندها
5,997
امتیازها
23,673
مدال‌ها
16
سن
21
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
نقد رمان اموغ اغتندی
منتقد: R Rebecca

عنوان رمان:
عنوان رمان به خوبی انتخاب شده و کاملا با موضوع و ژانر مرتبط هست. (عشق ممنوع) یا همون اموغ اغتندی برای این ژانر کاملا مناسبه و تکراری هم نیست. وقتی که عنوان رو خوندم داستانی به ذهنم اومد که عشقی ممنوعه در اون در جریانه.

ژانر:
ژانرعاشقانه هست. ژانر کاملا با متن مطابقت داره و ایرادی در اون نیست فقط اگه ژانر اجتماعی هم به اون اضافه بشه بهتر میشه. چون درمورد مشکلات یه دختر هست که پدرش ورشکست شده و ...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : restina.sb

Regina

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
21/8/19
ارسالی‌ها
1,866
پسندها
75,367
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
21
سطح
43
 
  • محروم
  • #6
ممنون بابت انتقادت مهدیه جانم
سعی میکنم رفع کنم
اما طبق گفته‌اتون توی ایده، این طور که فکر می‌کنید نیست. غزل عاشق علیرضا نمیشه هیچوقت! عاشق کسی دیگه میشه که نسبت خونی با علیرضا داره واسه همین میشه عشقِ ممنوع به حساب میاد!

از شماهم ممنونم بابت نقدتون که کمک می‌کنه من رمانم رو ارتقا بدم
اما طبق گفته‌اتون توی روند باید بگم که توی پارت 31 که قرار محضر گذاشته میشه اما اونا هیچ وقت محرم به هم نمیشن و این خودش یه بخشی از رمان رو شامل میشه=) خوشحال میشم در ادامه رمان نظراتتون رو بگید=)
خواهش میکنم جانم
من منظورم اولش بود که غزل بخاطر ورشکستگی باباش دنبال کار می گرده:) :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 
امضا : Regina

restina.sb

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
968
پسندها
5,997
امتیازها
23,673
مدال‌ها
16
سن
21
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
خواهش میکنم جانم
من منظورم اولش بود که غزل بخاطر ورشکستگی باباش دنبال کار می گرده:) :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
باباش خیلی وقته مرده و اون یه جا قبلاً کار میکرده اما اخراج شده و دوباره دنبال کاره واسه همینه که توی مصاحبه کاریش با علیرضا میگه سابقه کاری 3 ساله توی شرکت قیاس دارم. باباش 3سال پیش مرده. اونجایی که توی ماشین داره با علیرضا حرف میزنه هم میگه که سال سرنوشت سازم که میخواستم واسه سال دوم کنکور بدم پدرم و از دست دادم و اینا...=)))))
 
امضا : restina.sb
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Regina

Regina

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
21/8/19
ارسالی‌ها
1,866
پسندها
75,367
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
21
سطح
43
 
  • محروم
  • #8
باباش خیلی وقته مرده و اون یه جا قبلاً کار میکرده اما اخراج شده و دوباره دنبال کاره واسه همینه که توی مصاحبه کاریش با علیرضا میگه سابقه کاری 3 ساله توی شرکت قیاس دارم. باباش 3سال پیش مرده. اونجایی که توی ماشین داره با علیرضا حرف میزنه هم میگه که سال سرنوشت سازم که میخواستم واسه سال دوم کنکور بدم پدرم و از دست دادم و اینا...=)))))
اهان
به هرحال رمانت بی ایراده
فقط یه سری علائم نگارشی هست که اونم از دستت در رفته:)
موفق باشی جانم
 
امضا : Regina

restina.sb

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
968
پسندها
5,997
امتیازها
23,673
مدال‌ها
16
سن
21
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
اهان
به هرحال رمانت بی ایراده
فقط یه سری علائم نگارشی هست که اونم از دستت در رفته:)
موفق باشی جانم
مرسی جان دلممممم=)
 
امضا : restina.sb
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Regina

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,882
پسندها
92,832
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • مدیرکل
  • #10
نقد و بررسی رمان اموغ انتغدی
تعداد پست‌های بررسی شده: تمام پست‌ها

عنوان: عنوان رمان به غزل خداحافظی تغییر کرده است. شاید ترکیب دو واژه‌‌ی غزل و خداحافظی جدید باشد اما این دو کلمه به صورت جدا در عنوان‌ ها زیاد دیده شده و خواه ناخواه سبب می‌شود مخاطب حس کند رمان تکراریست. ارتباط آن با دو ژانر عاشقانه و درام به خوبی حس می‌شود اما هیچ ارتباطی با اجتماعی ندارد. تا این بخش از داستان تنها دلیل انتخاب نام را می‌توان نشات گرفتن از اسم کارکتر اصلی تلقی کرد که نکته جالبی نیست.

خلاصه: خلاصه رمان آنچنان نبود که شخصی را ترغیب به خواندن کند. هرچند که ابهاماتی نیز داشت اما چون در قالب جملات ساده،تا حدودی بی‌آرایه بیان شده و به کلی محتوای رمان را لو میداد،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا