چی بگم والا. یه دو صفحه تعریف و تمجید کنم خوبه؟:)
عالی. همه چیز...شخصیت پردازی، پیرنگ و کشش داستان.
تنها ایرادی که قبلا هم بهت گفتم پردازش کم به عشق سورا و اردشیر، اول داستان بود. چون این علاقه روی کل داستان سایه میندازه اما خیلی عجولانه به وجود اومده بود:)
در کل من که از خوندن رمانت لذت میبرم.
چه کنم دخترم خودم در عشق مشق تجربه ندارم :)
ولی در ویرایش درستش میکنم نترس. فقط یه چند تا صحنهی عاشقانه باید بندازم وسط نظرت چیه سورا سر بخوره بیفته تو بغل اردشیر هاهاها
چه کنم دخترم خودم در عشق مشق تجربه ندارم :)
ولی در ویرایش درستش میکنم نترس. فقط یه چند تا صحنهی عاشقانه باید بندازم وسط نظرت چیه سورا سر بخوره بیفته تو بغل اردشیر هاهاها
بد هم نیست
مثلا تخته نرد بازی کنن و اردشیر به توانایی و هوش بالای سورا علاقه مند بشه. چون شخصیتش یکم مبارزه طلبه. مثل اون مسابثه اسب سواری که داشتند. یا مثلا رفتار مهربون سورا با خدمتکارها رو ببینه و یا هرچی خودت صلاح میدونی
بد هم نیست
مثلا تخته نرد بازی کنن و اردشیر به توانایی و هوش بالای سورا علاقه مند بشه. چون شخصیتش یکم مبارزه طلبه. مثل اون مسابثه اسب سواری که داشتند. یا مثلا رفتار مهربون سورا با خدمتکارها رو ببینه و یا هرچی خودت صلاح میدونی