عاشقانه

  1. دیاناس❀

    شعر مجموعه اشعار انزوای شیدایی | دیاناس کاربر انجمن یک رمان

    نام مجموعه شعر: انزوای شیدایی نویسنده: دیاناس قالب: تک بیتی، تک مصرع مقدمه: نبود عشقی در این فانی دلم کویِ پرآوایی دلت بی‌قید عالم بود من و انبار تنهایی
  2. .fatemeh.m.asl

    در حال تایپ رمان نا مقدس‌ترین فرشته | فاطمه محمدی اصل کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5576 ناظر رمان: @Nina♡ رمان: نامقدس‌ترین فرشته نویسنده: فاطمه محمدی اصل خلاصه: دلوان دختری شجاع و دلاور پر از ویژگی‌های خاص تمام زندگیش را خلاصه در نواختن ویولن و دوست داشتن مادری که دیگر نمی‌تواند راه برود کرده است. اوایل ماه پاییز همراه نامزد و گروه محبوبشان در سالن فرج‌بان اجرای...
  3. Nina♡

    در حال تایپ رمان تلألو جَبر | مبینا زارع مویدی کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5557 ناظر رمان: @رَهٰآ خلاصه: آتش به تیشه‌ی زندگی‌‌اش خورد و تازیانه‌های آن، قلبش را به خون کشیدند. دفتر روزگار ورق خورد و به زیان دخترک شد؛ اما دلدادگی‌‌اش آسان نبود که این‌گونه از دستش دهد. اگر زمین و زمان دست به دست یکدیگر دهند، دوشیزه از معشوقه‌اش دست نخواهد کشید. آنان شیفتگی‌شان...
  4. Nina♡

    داستان کوتاه در حال تایپ داستان کوتاه تلاقی رؤیت | نینا کاربر انجمن یک رمان

    کد داستان: 575 ناظر: @رَهٰآ عنوان داستان کوتاه: تلاقی رؤیت نام نویسنده: مبینا زارع مویدی ژانر: #عاشقانه خلاصه: به راستی که تو سمبل سعادت منی! نامت را باید به جای کتاب لیلی و مجنون نهاد. دفترچه‌ی شیفتگی ورق می‌خورد و با تو، رنگ و بوی دیگری می‌گیرد. عاشقی‌ات معنای یگانگی می‌دهد.
  5. میم پناه

    در حال تایپ رمان دودو اسکاچی | مهسا پناهی (میم پناه) نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

    کد رمان: 5545 ناظر رمان: @M A H D I S یاخیرالحافظین مرا جز آستان توام در جهان پناهی نیست... #آقای_حافظ خلاصه: سی ساله که شدم خاطرات کودکی‌ام دست در دست هم به بن‌بست رسیدند. چاووش چشم‌هایش را روی من و خواهش‌هایم بست. دستم را رها کرد و گذشته‌ها را دور ریخت. اما دست‌های تاریک در کمین نشسته...
  6. zahra_z

    در حال تایپ رمان کبوتر نارنجی من (جلد دوم) | زهرا_ز کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5540 ناظر: @Roshanak زندگی رایا ناخواسته تغییر می‌کنه...! رایایی که هیچکس از دستش آسایش نداشت، تغییر کرده و برای خودش خانمی شده! در همین موقع ها روزگار ورق دیگه ای از خودش رو نشون میده... ببینیم رایا تسلیم روزگار میشه یا ادامه میده؟
  7. Ghazal Mohammadi

    برگزیده رمان تبعید بی‌پناهی | غزل محمدی نویسنده انجمن یک رمان

    کد رمان: 5535 ناظر رمان: @Dreamer Soul سطح: برگزیده (حسبی الله) خلاصه: زخم‌های گذشته، تصمیماتی که گرفته شده، حکمی که درست وسط زندگی آنها خورده است، موجب اجبارهایی می‌شود که هیچکدام از آنها راضی به انجام آن نیستند؛ اما باید برای بقا کنار هم بمانند. هر چند که حکم برخلاف دل باشد؛ اما تا کی این...
  8. pen lady

    در حال تایپ رمان بزرگ‌ زاده متواری | pen lady (ماها کیازاده) کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5527 ناظر رمان: @♡°DINA° خلاصه: عشق شاهدخت به او لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، دلداده‌تر می‌شد؛ اما زندگی ورق جدیدش را نمایان کرد و فاصله‌ای طولانی بین آن‌ها انداخت. سرانجام زمانی که شعله‌های عشق‌ پدرام قصر را می‌سوزاند، زمانی که کلمه‌ی متواری کنار اسم شاهدخت قرار گرفت زمانی که عشقی جدیدی...
  9. MAEIN

    در حال تایپ رمان ساعت شش و شصت | مائین کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5522 ناظر: @GHOGHA.YAGHI خلاصه: پیش از تولد او، همه‌چیز در امان بود. آدم‌ها نمی‌ترسیدند. به‌خاطر آن ترس و وحشت همگانی گوش‌به‌زنگ نبودند. دل در خانواده‌ها آرام بود، ضرورت نداشت خود را پنهان کنند. عشق پابرجا می‌ماند، زوج‌ها خوش‌بخت بودند. هیچ شخصی از شرایط نامعلوم فردا نمی‌هراسید؛ اما...
  10. T.Heydarzadeh

    درحال ترجمه رمان فرشته سیاه | T.Heydarzadeh کاربر انجمن یک رمان

    نام انگلیسی: Darkangel: Book 1 of the Witches of Cleopatra Hill نویسنده: Christine Pope نام فارسی:فرشته سیاه، کتاب اول از جادوگران تپه کلئوپاترا مترجم: T.Heydarzadeh ژانر: فانتزی، عاشقانه، جادوگر ناظر: @M A H D I S خلاصه: پیدا کردن مرد رویاهای شما می تواند یک کابوس واقعی باشد... . انتظار می‌رود...
  11. SETAREH❀

    گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان زاچ | کار گروهی کاربران انجمن یک رمان

    بسم‌الله رمان: زاچ نویسندگان: @مهسا صفری و ستاره ژانر: #فانتزی #معمایی #عاشقانه خلاصه: یک گروه تئاتر، در پیِ ساخت تیزر پنج دقیقه‌ای کتابی از ژانر وحشت هستند. برای اجرا به یک کلیسای قدیمی می‌روند، اما همه‌چیز به طرز عجیبی پیش می‌رود. صدایِ بال و خاموش شدنِ ناگهانی شمع‌ها و سپس ناپدید شدنِ دختری...
  12. دردانه. ع

    در حال تایپ رمان راهی جز او نیست | دردانه عوض زاده کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5452 ناظر: @Ayli_fam خلاصه: نخستین‌هاست که عشق را می‌سازد. نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین نگاه... . یاد عشق فریب‌مان می‌دهد. برای آن‌که عشق زنده بماند به چیزی فراتر از یاد نیاز است. و درد زمانی‌ست که آتش عشق به خاکستر فراق بنشیند، آن‌گاه جان شوریده‌ای می‌خواهد تا به یاد نخستین‌ها به...
  13. Ayli_fam

    در حال تایپ رمان رُز هلندی | آیلی کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5447 ناظر: @اِنزوا؛ خلاصه: همه چیز از یک پیام ناشناس در اینستاگرام و پیدا شدن یک دسته گل رز هلندی شروع شد. دختر تازه کار و بلاگری که فکرش رو هم نمی‌کرد یک عکس سرنوشتش رو زیر و رو کنه و زندگی ساده‌اش پر بشه از هیجان و ماجراهای عجیب و باور نکردنی!
  14. Walkuter

    در حال تایپ رمان والاحضرتِ مونت رد | Walkuter کاربر انجمن یک رمان

    کد: 5401 ناظر: @Kallinu خلاصه : «چارلز آرالد»، حاکم جوان و هفده ساله‌ی ایالت «مونت رد»، در حالی که تماماً در خوش‌گذرانی و سهل‌انگاری خویشتن غرق است، به سودای زندگی رعایایی و برون قلعه‌ی خاندان پدری‌اش گرفتار می‌شود و وی را به رغم و خلاف مخالفت محبوب‌ترین مشاورش به فرار شبانگاهی از دژ می‌کشاند...
  15. Ayli_fam

    در حال تایپ رمان ماهِ وهاب | Ayli_fam کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5369 ناظر: @Ellery خلاصه: شده یکی رو خیلی دوست داشته باشی؟ اونقدری که بخاطرش از همه‌چیز خودت بزنی؟! وَهاب قصه‌مامیزنه؛ قید همه چیزش رو! بخاطر تنها عضو باقیمانده خانوادش و خواهری که اندازه جونش دوستش داره. وهاب توی بدترین روزهای زندگیش درگیر عشق میشه؛ اما این عشق یک عشق معمولی نیست...
عقب
بالا