متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار ویژگی های دختر نقش اصلی رمان ها...نخونی از دستت رفته ها.

  • نویسنده موضوع Sepideh.T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 530
  • بازدیدها 11,958
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

._.Negar

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
235
پسندها
3,054
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #101
پسره چرا همیشه چشای ابی خاکستری که دورش هاله مشکی داره ،و موهاش بوره و وقتی عصبیه دس میکنه تو موهای موج دارش؟؟

خیلی دلم مخواد بیشتر بخونمو بنویسم درموردش ولی نمتونم
اخه یه سوسک (از این قهوه ایی تپلا که ۳ سانت شاخک دارن)کنار کمدمه و هی میاد سمت نور گوشی ،محبورم تا نیومده بخوابم :108:
احتمالا از اقوام سوسکای ماس...خیلی به من وابسته ان /: کلا محل زندگیشون اتاق منه...احتمالا منو شناخته داره میاد سمت گوشی
 

Selin

رو به پیشرفت
سطح
14
 
ارسالی‌ها
200
پسندها
3,166
امتیازها
16,763
مدال‌ها
18
سن
21
  • #102
این هم هست که دختر اصلی رژ قرمز اونجم جیغ میزنه پسره هم میگه پاکش میکنی یا پاکش کنم دختره هم لجباز میگه پاک نمیکنم پسره هم... پاک میکنه دیگه

بعدش همه میگن دختر داستان مغرور سنگ دل، بی احساسه اما دختره همه چیز هست جز بی احساس بودن تو رمان هم همش نیشش بازه تازه بیشتر رمان ها دختره انگار معلم رقصه از هیپ‌پاپ گرفته تا عربی جوری میرقصه که استیج خالی میشه و همه اون رو نگاه میکنن

و اینکه تازه شخصیت های اصلی باهم رل زدن یهو دوست دختر سابق پسره میاد و میخواد دوباره برگرده و وقتی میبینه پسره دوست دختر داره با پسری که عاشق دختر اصلی داستانه نقشه میکشن این ها رو جدا کنند و هر کدوم عشق خودشون رو بگیرن انگار کالاعه

البته این هم هست که اتفاقی می‌افته که دختر یا پسر داستان برای اینکه به عشقش آسیبی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Selin

._.Negar

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
235
پسندها
3,054
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #103
دقیقااااا گل گفتی تازه قبل عروسی که دختره میره با ماسک، پسره نمیشناستش هی مشکوک نگاهش میکنه، بعد دختره نوشیدنیش میوفته رو لباسای پسره بعد با هم یه دور میرقصن و همه کار میکنن، بعد تو راه پسره یهو یادش میوفته چرا چشمای دختره اشنا بود دختره هم یادش میوفته چرا دماغ پسره آشنا بود
پسره با رقیب عشقیه دختره نامزد میکنه :| و همگی باهم به یه مهمونی دعوت میشن...پسره دست نامزدشو سفت چسبیده شصت دورم باهاش میرقصه بعد دختره میره برقصه پسره چپ چپ نگاش میکنه :| تو میخوای سه چارتا دیگه بزار زیر بغلت/: رودل نکنی
 

لآجِوَرْد

کاربر نیمه فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
647
پسندها
26,547
امتیازها
44,673
مدال‌ها
20
  • #104
پسره با رقیب عشقیه دختره نامزد میکنه :| و همگی باهم به یه مهمونی دعوت میشن...پسره دست نامزدشو سفت چسبیده شصت دورم باهاش میرقصه بعد دختره میره برقصه پسره چپ چپ نگاش میکنه :| تو میخوای سه چارتا دیگه بزار زیر بغلت/: رودل نکنی
خدا نکشتت مردمممم.دقیقاااا
 
امضا : لآجِوَرْد

~naz

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
977
پسندها
26,456
امتیازها
46,073
مدال‌ها
19
سن
21
  • #105
دخترای نقش اصل همیشه خوشگلن و همه سر میشکنن براش و سرش دعوا میکنن‌
تازه آخرش دختره با اون خوش‌اخلاقه ازدواج نمیکنه!
میره با اونی ازدواج میکنه ک اخلاق سگی داره
همیشه هم پسره خرپول و کارخونه داره
دخترا تو اکثر رمانا آفتاب مهتاب ندیدین(البت ی رمان خوندم اینطوری نبود)
همیشه تو ی قسمتی دختره ک اع خواب پا‌ میشه پسره میبنتش و لبخند میزینه و عاشق تر میشه -_-
تو قیافشو تصور کنی اع خنده دل و رودت یکی میشه -_- عاشق تر شدن دیگ جای خود داره
همیشه هم دختره مغرور و ی دندس
تو واقعیت همه اینطور نیسن خو
خیلی مصنوعین اینا
 
امضا : ~naz

زهـرا دُلاریـᥫ᭡

هنرمند انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
6,927
پسندها
9,677
امتیازها
55,373
مدال‌ها
33
  • #106
اختلاف سنی دختره و پسره زیاده.
چشم دختره هر رنگی بگی هست عین جعبه مداد رنگی!
هر چی باشه بیش‌تر رو مخه تا این که آدم خوشش بیاد.
دست و پا چلفتی ومنگول هستند و آشپزی در بیش از 90درصد مواقع صفر.
پسره از دختره همیشه عاقل‌تر و فهیم‌تره.
درک نمی‌کنم چرا هیچوقت دختر و پسر در اول داستان با هم کنار نمیان و حداقل تا وسط داستانم به هم میپرن مخصوصا دختره.
اکثرا از تهران هستند و به مناطق دیگر ایران اشاره زیادی نمیشه.
تو مخ زدن رو دست ندارند و براشون عین آب خوردنه.
بعضیاشون شایدم خیلی‌هاشون تو ناز و نعمت زندگی می کنند.نه درسی نه رشته ای نه کاری نه خونه داری نه فقری نه زشتی نه بی توجهی پسری نه فاقد دوستی. کلا همه چی براشون فراهمه و مسافرت هم خیلی اسون میرن.
گیر یک پسره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : زهـرا دُلاریـᥫ᭡

BARAN_B

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,375
پسندها
8,685
امتیازها
28,673
مدال‌ها
20
سن
18
  • #107
آقا من یه سوال دارم؟
چراااا نه آخه چراا دختری که تو کدبانو بودن مرتب بودن 20 دقیقا همون شب خاستگاری میاد شلخته میشه و چیزی که نباید وسط اتاق جا میزاره
 

MANA SAADATMAND

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
774
پسندها
18,032
امتیازها
39,673
مدال‌ها
24
  • #108
چرا همیشه دختره باید ل..*باش غنچه و صورتی یا سرخ باشه؟:smash2:
نمیشه ل..*باش قهوه‌ای بزرگ باشه؟ مثل این افریقایی‌ها؟ یا حداقل کشیده باشه و رنگ و رو رفته؟!:rambo:
و البته...
چرا همیشه تو رمانا وقتی دختره بعد از اون همه کل‌کل و کشت و کشتیر یواشکی میاد وسایلای پسره رو مرتب کنه یهو برمی‌گرده می‌بینه پسره داره با مهربونی و عشق نگاهش می‌کنه و دختره دست‌پاچه میشه؟:p3o-45:
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Regina

کاربر حرفه‌ای
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,846
پسندها
75,252
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
21
  • محروم
  • #109
اینجا خیلی با برکته:/
4000 امتیاز گرفتم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 
امضا : Regina

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • #110
یه روزی خودم یه رمانی مینویسم که دختر اصلی با پسر فرعی ازدواج کنه :) نگران نباشین :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
اتفاقا من یه همچین رمانی خوندم قبلا
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا