متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار ویژگی های دختر نقش اصلی رمان ها...نخونی از دستت رفته ها.

  • نویسنده موضوع Sepideh.T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 530
  • بازدیدها 11,992
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

| TEAR |

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,726
پسندها
25,255
امتیازها
51,373
مدال‌ها
22
سن
17
  • #501
یک چیز دیگه هم اسم‌هایی هست که برای شخصیت اصلی انتخاب میکنن اکثرا اصلا به گوش آدم نخورده خب مثلا شخصیت اصلی دختر آروم و متین باشه اسمش زینب یا زهرا باشه
یا پسر هم متین باشه و اسمش صادق یا مهدی باشه چی میشه
تو اکثر رمان‌های پلیسی هم یه سرباز هست که اسمش اکبره یا فامیلی اکبری داره خیلی هم خل تشریف داره
خب شاید اسم دوست طرف یا اسم خود طرفه
الان مثلا همکلاسی من اسمش شارینه
خودم اسمم پارمیسه
دوستم اسمش رمیصاست
اونیکی ماهکه
داریم از اینجور ادما
اکثر نویسنده ها اسمایی رو میذارن که دوست داشتن اسم خودشون باشه.
ولی خب مثلا دختره ایتالیاییه نمیشه اسمش زهرا باشه که!
 
امضا : | TEAR |

| TEAR |

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,726
پسندها
25,255
امتیازها
51,373
مدال‌ها
22
سن
17
  • #502
همه هم توی رمانا از دم بالا شهر نشین و اینان
مثلا نمیشه یکی خونش توی چیتگر باشه!
یا مثلا وضع مالیش متوسط باشه.
همه یا پولدار خفنن یا صفحه قبل فقر!
 
امضا : | TEAR |

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #503
حالا حتما راهش آشنا شدن با یه پسره؟ نمیشه یه دختر با خدا سر راهشون قرار بگیره با خدا آشناشون کنه؟ یا مثلا یه کتاب؟ من آدم میشناسم خانواده ش اصلا مذهبی نبودن با یه آیه ی قرآن هدایت شد و به کجاها که نرسید...
اما در مورد زلیخا اتفاق بدی بود که خدا رحم کرد عاقبتش رو خیر کرد
الان ما باید درس بگیریم نه که اشتباه زلیخا رو تکرار کنیم
خب رمان‌هایی هست‌ که این‌جوری باشه‌
مثل رمان تلنگر یک شهید
 

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #504
همه‌ی‌ شخصیت‌ها بلااستثنا جذذذذاب
بابا کمش کن مگه میشه کل خوشگل های دنیا تو رمان این جمع شدن
 
امضا : mhi

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #505
وااااای یه سری‌ها می‌نویسن شوهرم از سرکار برگشت (شب) بعد نماز دو رکعتی می‌خونه
یکی منو توجیه کنه، چطور؟
دوتا قبل شام می‌خونی، دو تا بعد شام؟
 
امضا : mhi

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • #506
چرا شخصیت اصلی یا باید سرد و مغرور باشه یا رو مخ :219:
 

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #507
چرا شخصیت اصلی یا باید سرد و مغرور باشه یا رو مخ :219:
دختره‌ بی‌عار‌ میره با همون سرد و یخه‌ مزدوج‌ میشه‌
خو بیشوررررر‌ برو اون دوست‌ جیگرش‌ هستا‌ (معمولا‌ اسمش‌ امیری چیزیه) برو با اون ازدواج کن بی‌شوخور
 

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #508
دختره‌ بی‌عار‌ میره با همون سرد و یخه‌ مزدوج‌ میشه‌
خو بیشوررررر‌ برو اون دوست‌ جیگرش‌ هستا‌ (معمولا‌ اسمش‌ امیری چیزیه) برو با اون ازدواج کن بی‌شوخور
وای اره میگه طرف کوه بخش بعد میره با اون ازدواج می‌کنه
بعد دیدین میگه پسره نمی‌خنده؟ توجه کن نمیییی‌خنده! مگه داریم؟ بعد می‌خنده تعجب می‌کنه. شیطونه میگه با فن اژدهای معروف، مستفیضش کنم.
 
امضا : mhi

Dark color

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
535
پسندها
3,403
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
  • محروم
  • #509
نشستم از اول همه رو خوندم چه بیکار منم یه وی بگم
چرا بجز دختر و پسر شخصیت اصلی و دوستاشون بقیه انسان نیستن؟! پسرا همه سوسول دخترا همه لوس
پلیسی که هیچی طرف ۲۰ سالشه جناب سروانه پلیس‌ها هم که الله و اکبر همه از دم ایمان ندارن
بعد مثلا شخصیت اصلی رفتاری انسانگونه داشته باشه چی میشه همش باید بپره به بقیه؟! دخترای داستان هم که علاف با همه پسرا دوست ولی پاکن پسرا که بدتر
همه هم از دم حوری انگار نواده حضرت یوسفن
تخیلی هم خو یارو خنگه به تمام معنا یهو قدرتمند میشه و حتما هم ملکه یا پادشاه یکم قدرت هم که به دست میارن استغفرالله از خدا هم برتر میشن
نمیشه یارو یکم آدم باشه
بعدم خو ماشاالله اوج سختیشون گیر افتادن توی یه جای تنگ و تاریکه
نمیشه یکم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark color

Dark color

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
535
پسندها
3,403
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
  • محروم
  • #510
آهان راستی اینو گفته بودین :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
دختره رو باباش می خواد شوهر بده بزور(حالا اینکه پیرمرده یا جوون نمی دونم، ولی خرپول هست) ، شب عروسی یا عقد که فرار می کنه (متلک هایی هم ک بهش می ندازن بیرون و مزاحمتا هم هست) بعد آخر از خونه‌ی ی پسر جوون، پول دار، خوشتیب و خوشگل (سگ اعصاب هم فکر کنم بود) سر در میاره. :21::610591-c11e122cb97c209cf958c2571c5cd6ee::610591-c11e122cb97c209cf958c2571c5cd6ee:
نمی شه ی آقایی حاجی ای چیزی پیداش کنه ببرش پیش اهل بیت،یا ی پیرزنی، حالا هر کی جز پسری با اون مشخصات:648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
حرف آخر :مرسی از زننده، خیلی خندیدم خدایی:610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:
راستی، اون داستان شهلا و کی بود، اون چی شد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark color
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا