شرافتمند هر چه را می خواهد در خود می جوید و دون و فرومایه در دیگران.
***
مرد آزاده پیوسته می کوشد که در گفتار آهسته و در کردار خود
کردار خود تند و سریع باشد.
اغلب مردم گله وار گرد هم می نشینند
بی آنکه درباره ی اوضاع عمومی و تکالیف اجتماعی خود کلمه ای به زبان آرند
بلکه تنها از گفتن و شنیدن گفتارهای هزل و یاوه خوشحال و شاد می شوند و می خندند
به راستی این مردم را به راه راست آوردن. بسیار دشوار است.
من از یاد دادن آنچه یاد گرفته بودم. هرگز خسته نشدم
این یگانه خدمت ناچیزی است که نسبت به خودم می توان انجام داد.
***
اگر غذایی نامطبوع بخوری. آبی ناگوار بنوشی و بر خم بازوانت بالین بسازی
هنوز می توانی سرور و شادمانی را بیابی.