متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان باتلاق|~HADIS~/ توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع GHAZAL NAROUEI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 230
  • کاربران تگ شده هیچ

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,055
پسندها
55,663
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
558905_42a0970b60d7650602b1434ac66ed992.jpg
با سلام خدمت نویسنده عزیز!
"نقد بی کینه دیگران بر کار ما پاداشی است که ارزش آن را باید دانست"
رمان «باتلاق» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا دو روز صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود.
پس از مطالعه نقدها، موظفید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان داشتید می‌توانید در همین تاپیک از منتقد همراه خود سوالاتتان را شرح دهید.
همچنین قبل از هر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ~HADIS~

R.FANAYI

کاربر حرفه‌ای
سطح
35
 
ارسالی‌ها
1,900
پسندها
32,436
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
  • #2
همان‌طور که کمربند حوله‌ی تن‌پوش بنفشش را گره می‌زند، نجوا سر‌می‌دهد:(سر می‌دهد)
- وارنا!
وقتی صدایی نمی‌شنود، ابرویی بالا می‌اندازد و راهی آشپزخانه می‌شود. نگاهش به سمت کاغذ‌ کاهیِ روی میز کشیده می‌شود که با خودکار بنفش روی آن نوشته شده:(بهتر بود این‌جا توصیف کوتاهی از یک بخش آشپزخانه داشته باشین).
- مریض داشتم، مجبور شدم برم. می‌خوام برم سفر، امشب میرم خونه‌ی خودم.(؛) می‌بوسمت عسل.
«وارنا»
با دیدن دست‌نوشت کوتاه پسرش که به فرانسه نوشته شده است و کوتاه بودنش نشانه‌ی تنبلی ذاتی‌اش است، لبخندی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

R.FANAYI

کاربر حرفه‌ای
سطح
35
 
ارسالی‌ها
1,900
پسندها
32,436
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
  • #3
آرزوهایی که رو به تباهی می‌روند، کار‌های نیمه تمامی که دیگر قرار نیست تمام شوند و خیلی چیز‌های دیگر که مغزش را همچون(هم‌چون) موریانه به تاراج می‌برند.
با خیس شدن پاهایش، نگاهش را به صندل مشکی‌اش که بند نقره‌ای‌اش دور مچش تاب خورده است، می‌کشد و با دیدن آب جمع شده‌ی روی زمین که پایش در آن فرو‌رفته(فرو فرفته) است، آهی می‌کشد و بی‌توجه به خیسی پاهایش به سمت مقصد نا‌معلومش به راه می‌افتد.[COLOR=rgb(184, 49...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

~HADIS~

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,266
پسندها
19,088
امتیازها
42,073
مدال‌ها
27
سن
20
  • #4
شروع و خلاصه و این چیزا رو هم راهنمای کن لطفا ریحانه‌جان
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R.FANAYI
عقب
بالا