فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار مژده ژیان

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 304
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #11
كاش باران بودم
و تن پنجره را مي شستم
و به هر كس كه پس پنجره غمگين مانده
از سر عشق ندا مي دادم
پاك كن پنجره از دلتنگي
و دل از غصه بشور
دست از غم بردار
گوش كن باران را....
كه چه خوش مي بارد
و پيامي دارد:
زندگي كوتاه است
باز كن پنجره از دلتنگي
روز نو در راه است !
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #12
از همين نقطه كه هستم
به عقب بر میگردم.....
به آنجایی که
نه عشق را
نه رنج و لذت سرودن را
هنوز شناخته بودم !

حالامن
یک، مجرمم
و جرم سنگينم قتل-
من نطفه ي شعر را در بطن مادرم

حلق اويز كردم
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #13
قطاري هر روز روي ريلهاي انتظار
مي برد و مي آورد خيالت را
و شقيقه هاي من
مثل زائوي پا به ماه درد مي كشند از اين انديشه ،
كه در كدامين ايستگاه سرنوشت
يكي از ما پياده شد ،
آن يكي سوار بر قطار ؟!؛
فارق نمي شود شيقه ي من از اين خيال

هر گز نمي رسد به مقصد اين قطار !
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #14
بادبادك دنباله داريست خيال كودكي ،
در آبي بلند خاطرها !
گاهي نخش گير مي كند

به شاخه هاي تنيده ي " آلزايمر " !
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #15
فوج فوج باز ميگشتند...
دردهايم از گوشه كنار........
از روزي كه جوانه زدن آغاز كرد

در من دوباره بهار !
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #16
چه داغ، چه سوزان است ظهر هاي تموز
تابستان، عاشقانه هاي شب كوتاهند.......
صبر بايد اين فصل بي باران را

عــــــــــــــــــــــاشقانه هاي پاييز ،در راهند
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #17
ياد سهراب بخير
ياد آن قبله ي بي الايش
ياد آن سرو بلند،
كه مناري شده بود
باد را وقت اذان ؛
ياد آن دشت -
كه سجاده ي گسترده ي طاعاتش بود
؛و نمازي ونيازي طرف يك گل سرخ
آن نيايش و نماز شفاف
كه دل سنگ پسش پيدا بود
و خدايي كه نه دور...
بلكه نزديكش بود ؛
ياد سهراب بخير
ياد نقاش پر از احساسي
كه هواي دل مردم را داشت
و درون قفس نقاشي
گل خوشرنگ شقايق پيچيد
تا كه دلي تازه كند...
گاه نقاشي او،حوض اندوهي بود
كه خودش ميدانست توي آن ماهي نيست_
ياد سهراب بخير...
- من هنوزم هر وقت
- كه دلم نالان است


لب آن پنجره شعر وضو ميگيرم
و نمازي سر سجاده ي دشت
رو به يك شاخه ي گل ميخوانم.
باز شد وقت نماز..............ياد او كردم باز
باز من چشم دلم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #18
امروز،
فرداي دلتنگی های من است
صدای پا می آید

من دوباره به خود بازگشته ام!
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #19
باران كه باريدن آغاز ميكند
قطره ها از ابرها میریزند
چترها عاشقانه آغوش باز ميكنند

عاشقها از باران نمی گریزند
 
امضا : SAN.SNI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا