یکی بود یکی نبود☺️
زیر گنبد کبود
توی این شهر قشنگ
یه روزی هیچی نبود
دیوارامون گلی بود
تلفنا هندلی بود ☎️
کارامون هردلی بود
گازمون کپسولی بود
برقمون چراغ سیمی
لامپا مونم قدیمی
قفله درا خفتی بود
یخچالامون نفتی بود
هرچی بود خوش بود دلا❤️
بیخیاله مشکلا
زیلوامون شد قالی
همه چی دیجیتالی
کابل، فیبری نوری شد
همه چی بولوری شد
حالا چشما وا شده
اشکنه پیتزا شده
حالا با اون وره آب
جوونا با آب و تاب
شب و روز چت میکنن
یعنی صحبت میکنن
آب نباتا قند شدن
پیکانا سمند شدن
کوره ده ها راه دارن
چوپونا همراه دارن
تو این بگو و بخند
عصری همراهه سمند
دله خوش سیری چند!!؟