طنز خ مثل خنده‌ O_o

[D.S.R]

تن ماهی خوردم یادم رفت قبلش بجوشونم!
هیچی دیگه الان برای محکم کاری خودم رفتم نشستم تو وان آب جوش که مشکلی پیش نیاد
بچه ها بیست دقیقه بسه یا نه؟

 

[D.S.R]

رفتم عطر فروشی گفتم یه عطر شیرین میخوام، یدونه آورد گفتم میتونم تست کنم؟ گفت بله خواهش میکنم، انگشت کردم تو شیشه کردم تو دهنم گفتم اینکه تلخه شیرین ترش و ندارین؟ گفت برو گمشو بیرون بیشعور!!!
وقتی کسری جنس دارین چرا فحششو به ما میدین

 

[D.S.R]

‏تنها حرکت یوگا که واقعا باهاش ارتباط برقرار کردم، آخرین حرکتشه. چراغ رو خاموش می‌کنن، پتو می‌کشن رو خودشون، ریلکس می‌کنن. امروز جوری خوابم برد مربی فکر کرد مُرده‌م، با لگد بیدارم کرد.

 

[D.S.R]

برای بابا بزرگم چای بردم گفت “مرسی”
منم در جواب گفتم “ بهش برسی “
اونم جواب داد اگه نرسیده بودم تو الان اینجا نبودی اسکول

با بابابزرگ ها شوخی نکنین

 

[D.S.R]

دغدغه مردم تو تابستون:
سفر به سواحل مالدیو، تور ویژه اروپا...

دغدغه من تو تابستون:
درمان عرق‌سوز، راه‌های مقابله با پشه

 

[D.S.R]

رفته بودم قصابی ، خیلی هم شلوغ بود و مردم از ترس کرونا با فاصله از هم واستاده بودن
قصابه ، گوشت هرکی آماده میشد اینجوری صداش میزد:
گوساله کی بود ؟؟
گوسفند بیا جلو !
به یکی هم گفت: تو گوسفندی؟؟
گفت نه آقا من گاوم
خوشبختانه من جیگر خواسته بودم
گفت جیگر بیاد جلو

 

[D.S.R]

کرونا خیر سرش اول رفت قم برای زیارت
بعدش رفت تهران برای تجارت
بعدش رفت شمال واسه سیاحت
خبر مرگش الان اومده جنوب برای استراحت، حالا هم جا خوش کرده میگه هیچ جا جنوب نمیشه مخصوصا بچه های اهواز که انقدر خونگرمن

 

[D.S.R]

در یک اقدام انسان‌دوستانه
یکی از خیرین گمنام، که نخواستند نامشان فاش شود،
با مراجعه به سوپرمارکت اصلی منطقه، دفتر بدهکاری و حساب مشتریان را از فروشنده ، درخواست کردند، *و به همراه دفتر مذکور، متواری شدند*
دعای خیر ما بدرقه راهشان
«خدا خیرشان بدهد»

 

[D.S.R]

فامیلمون یه پیام فلسفی فرستاده بود!!
نمیدونم چی شد replay رو اشتباهی زدم پیام خالی براش سِند شد.
جواب داد : دنیایی از حرفهای نگفته… مرسی!
ینی یه آدم سالم دور و برمون نیست به خدا!!!!

 

[D.S.R]

‏یه بارم رفتم رستوران ایتالیایی گفتم پسته دارید؟ گفت اون پاستاست، دیدم ضایع شده گفتم نه پسته می خوام اگه ندارید غلط کردید رستوران میزنید