D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,401 * توی ایستگاه اتوبوس بودم دختره گفت امروز چند شنبس؟ گفتم شنبه گفت آقا دارمم با تلفن صحبت میکنم منم واسه اینکه ضایع نشم زدم رو شونه ی رفیقم گفتم شَنبَه چَیکار مِیکُنی؟ پشما اونو رفیقم باهم ریخت * امضا : D.S.R
* توی ایستگاه اتوبوس بودم دختره گفت امروز چند شنبس؟ گفتم شنبه گفت آقا دارمم با تلفن صحبت میکنم منم واسه اینکه ضایع نشم زدم رو شونه ی رفیقم گفتم شَنبَه چَیکار مِیکُنی؟ پشما اونو رفیقم باهم ریخت *
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,402 * ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺭَﺩ ﺷﺪﻡ ﺩﺍﺷﺖ با نامزدش ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﺩ ﯾِﻬﻮ ﮔﻔﺖ : . . . . ﻗَﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ قورباغه ی ﺯﺷﺘﻪ ﺍﺣﻤﻖِ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﻢ؟؟؟ ناموسا قحطی ک نیومده یکم رعایت کنید* امضا : D.S.R
* ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺭَﺩ ﺷﺪﻡ ﺩﺍﺷﺖ با نامزدش ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﺩ ﯾِﻬﻮ ﮔﻔﺖ : . . . . ﻗَﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ قورباغه ی ﺯﺷﺘﻪ ﺍﺣﻤﻖِ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﻢ؟؟؟ ناموسا قحطی ک نیومده یکم رعایت کنید*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,403 * اینایی که با دوربین و لنز خفن عکس می گیرن میذارن اینستاگرام . . . همونان که کاردستیای مدرسه شون رو میدادن بزرگتراشون درست کنن که جلو بقیه پز بدن* امضا : D.S.R
* اینایی که با دوربین و لنز خفن عکس می گیرن میذارن اینستاگرام . . . همونان که کاردستیای مدرسه شون رو میدادن بزرگتراشون درست کنن که جلو بقیه پز بدن*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,404 * یارو ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﭼﺮﺍ ﻣﻨﻮ ﺍدد ﮐﺮﺩی؟ ﮔﻔﺘﻢ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﻮﺑﻢ ﺑﻮﺩ! ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﮐـﻲ؟!! ﮔﻔﺘﻢ خرِ شرک بلاکم ﮐﺮﺩ !! ﺧﺐ خر شرک و ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ !! ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﮕﻪ ﺟﺮﻣﻪ؟؟ مردم چقد عقده ای هستند!!* امضا : D.S.R
* یارو ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﭼﺮﺍ ﻣﻨﻮ ﺍدد ﮐﺮﺩی؟ ﮔﻔﺘﻢ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﻮﺑﻢ ﺑﻮﺩ! ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﮐـﻲ؟!! ﮔﻔﺘﻢ خرِ شرک بلاکم ﮐﺮﺩ !! ﺧﺐ خر شرک و ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ !! ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﮕﻪ ﺟﺮﻣﻪ؟؟ مردم چقد عقده ای هستند!!*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,405 * یادش به خیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم* امضا : D.S.R
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,406 * طرف داشت گریه میکرد میگن چته ؟ میگه پشیمونم کاش به حرفای پدرم گوش کرده بودم میگن مگه چی میگفت ؟ میگه نمیدونم گوش نمیکردم که* امضا : D.S.R
* طرف داشت گریه میکرد میگن چته ؟ میگه پشیمونم کاش به حرفای پدرم گوش کرده بودم میگن مگه چی میگفت ؟ میگه نمیدونم گوش نمیکردم که*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,407 * یه مردی بود که هر شب جمعه میرفت بهشت زهرا و بالای یه قبری مینشست و زار زار گریه میکرد و میگفت: چرا رفتی و منو بدبخت کردی... . بهش گفتن این کیه که هر شب جمعه سر مزارش گریه میکنی؟! برادرته؟ پدرته؟ بچته؟ کیته؟ میگه: هیچکدوم! این شوهره اول زنمه...!!* امضا : D.S.R
* یه مردی بود که هر شب جمعه میرفت بهشت زهرا و بالای یه قبری مینشست و زار زار گریه میکرد و میگفت: چرا رفتی و منو بدبخت کردی... . بهش گفتن این کیه که هر شب جمعه سر مزارش گریه میکنی؟! برادرته؟ پدرته؟ بچته؟ کیته؟ میگه: هیچکدوم! این شوهره اول زنمه...!!*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,408 * مورد داشتیم طرف با یکی تصادف کرده تو تصادف هیچکدوم چیزیشون نشد بعد پیاده شدن همدیگرو مث سگ زدن جفتشونو بردن بیمارستان* امضا : D.S.R
* مورد داشتیم طرف با یکی تصادف کرده تو تصادف هیچکدوم چیزیشون نشد بعد پیاده شدن همدیگرو مث سگ زدن جفتشونو بردن بیمارستان*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,409 * پارسال زمستون ،رفتم پیست اسکی تیوب بردم بالای کوه، سوارش شدم تا رسیدم پایین سه تا از دنده هام شکست. رفتم به صاحب پیست گفتم لعنت به خودت و پیست درست کردنت. گفت بخدا خیلی خوش شانسی، هرکی جز تو سوار تیوب دوچرخه میشد تا الان مرده بود.* امضا : D.S.R
* پارسال زمستون ،رفتم پیست اسکی تیوب بردم بالای کوه، سوارش شدم تا رسیدم پایین سه تا از دنده هام شکست. رفتم به صاحب پیست گفتم لعنت به خودت و پیست درست کردنت. گفت بخدا خیلی خوش شانسی، هرکی جز تو سوار تیوب دوچرخه میشد تا الان مرده بود.*
D.S.R کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 867 پسندها 13,009 امتیازها 34,373 مدالها 16 7/11/20 #1,410 * ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ. ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻤﻤﻮ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺷﮑﻤﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﺏ ﻣﯿﻮﻣﺪ! یه ﺍﺣﺴﺎﺱ شبیه به ﺳﻮﺍﺣﻞ ﺻﺨﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﻬﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﺩ!* امضا : D.S.R
* ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ. ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻤﻤﻮ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺷﮑﻤﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﺏ ﻣﯿﻮﻣﺪ! یه ﺍﺣﺴﺎﺱ شبیه به ﺳﻮﺍﺣﻞ ﺻﺨﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﻬﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﺩ!*