تو جاده تصادف شده بود…
همه ی جمع شده بودن
منم واسه اينكه صحنه رو از نزديك ببينم
از اون ور داد زدم
گفتم: بريد كنار من پدرشم!!
وقتي رسيدم ديدم اوني كه تو خيابان افتاده يه الاغه!!
هيچي ديگه اون وسط مسطا چندتا خانم و آقا از شدت پاره گي به دليل خنده به درجه رفيع شهادت نائل شدن……
بعله….