با رفیقم رفتیم بیرون. یه جا پیاده شدم که یه چیزی بگیرم وقتی برگشتم اشتباهی سوار یه ماشین دیگه شدم گفتم بریم
یارو گفت چه غلطی میکنی؟ واسه اینکه کم نیارم گفتم محموله همراهمه پولارو آوردی؟
گفت احمق سوار ماشین پلیس شدی. از پنجره فرار کردم♂
از ترس بابام اومدم خونه
کلی غذا خوردم،
دست و صورتمو با مایع دسشویی شستم،
کلی عطر زدم
دیگه داشتم دندونامو با وایتکس میشستم که
بابام زد رو شونم گفت
ببین ، من قول میدم نفهمم،
آنچه را که برای خود نمیپسندید
فرو کن به ایرانیاااا... :/