بچه ها عموم تعریف میکنه دو تا از دوستاش داشتن با ماشین میرفتن جایی و یکیشون کر و لال بوده و یکیشون معمولی بوده بعد با ماشین اون میرن بیرون و راننده هم همون آقای کر و لالش بوده .خلااصه میگه یکم سرعت گرفت و دیدیم یه پلیسی افتاده دنبالمون هی میگه ایست ایست حالا دوست عموم میشنیده ولی به روی خودش نمیاره چون خیلی دیر شده بوده
ادامه میدن تا پلیسه میگیرشون و جلوشون ترمز میزنه بعد دوست سالمه بابام دیده اوضاع خیته الکی ادای کر و لال ها رو در میاره که یعنی منم نمیشنوم
خلاصه پلیسه هم ولشون کرده رفته نمیدونم چطوری گولش زدن
آقایی که واقعا کر بودن تو کاغذ برا دوستش نوشته بوده تو از منم بهتر کر و لال بودی