طنز حرف های نمکی (جامع میم و تکست طنز)

[MAH_BANO]

‏خونه تکونی یجوریه که پوستت کنده میشه
اخرش که تموم میشه میبینی هیچ فرقی نکرده
فقط جاهایی تمیز شده که اصلا تو دید نبوده و فقط خودت میدونی اون تو تمیزه

 

[MAH_BANO]

به ترکیب ماه رمضون و عید که فکر میکنم لرزه بر اندامم میفته)):

 

[MAH_BANO]

من به دوست صمیمیم: کدوم عکسم بهتره؟
عکسا:

 

[MAH_BANO]

خونه خاله‌م بودیم تلویزیون داشت لندنو نشون می‌داد. خاله‌م برگشت به شوهرش گفت: «مهدییی، دلم لندن خواست»
‏شوهرشم گفت همین عید می‌برمت قربونت برم.
‏از شما چه پنهون، دلم شوهر خواست. دلم مهدی خواست

 

[MAH_BANO]

۱۰ سالم بگذره از اعماق دلم به این شات میخندم

 

[MAH_BANO]

 

[MAH_BANO]

‏همیشه شش ماه اول سال
امیدوارم که اوضاع بهتر بشه؛
شش ماه دوم رو دعا میکنم که وضعیت از اینی که هست بدتر نشه...
‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

 

[MAH_BANO]

جدی انقد باکلاسین ک اسم باباهاتون پوریا و نیما و مهرداده؟
اسم بابا باس حشمت و عبدالله و غلامعلی باشه

 

[ماهی قرمز؛]

سر کلاس بزور میشه صدای استادا رو تحمل کرد اونوقت یعده ضبط میکنن میرن توخونه چن دور دیگه م گوش میدن
روزقیامت اون گوش سر پل صراط جلوتونو میگیره =|

 

[ماهی قرمز؛]

خداييش دم مخترعا و دانشمندا گرم
تكنولوژي و اينا كه بماند. هرجور حساب ميكنم من پارچ و ليوانم به ذهنم نميرسيد اختراع كنم و تا آخر عمر با دست آب ميخوردم=|