طنز | تاپیکـ جامع جوکـ |

[امیر.ع]

از یکی می‌پرسن اسم یه پیامبر رو نام ببر. می‌گه: سوج! می‌پرسن سوج دیگه کیه؟ می‌گه: پشت یه وانت دیدم نوشته بود یاسوج

 

[امیر.ع]

از حیف نون میپرسن دوست داری چه جوری بمیری؟ میگه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت

 

[امیر.ع]

حیف نون میره بانک چک خورد کنه، مسئول بانک ازش می‌پرسه چک سیباس؟ حیف نون می‌گه نه، مال گردوهای پارساله

 

[امیر.ع]

خودکارها وقتی افسرده میشن میرن پیش روان نویس

 

[امیر.ع]

یارو می ره مغازه می پرسه: آقا خیارشور دارین؟ یارو می گه: آره داریم. می گه: لطف می کنین خیارهای منم بشورین؟

 

[امیر.ع]

تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنند. بعد حیف نون زنگ می زنه به شهرداری زنگ میگه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده

 

[امیر.ع]

تخم مرغ ها وقتی از مهمونی برمی گردن میگن:



هیچ جا شونه خود آدم نمیشه

 

[امیر.ع]

رفتم مایو بخرم، میگه واسه استخر میخوای؟



گفتم نه چند روز دیگه عروسی دعوتم میخوام منحصربفرد ظاهرشم

 

[امیر.ع]

کاش برگردیم به اون دوره که سرفه هامون فقط واسه این بود بگیم کسی تو توالت هست، نیا تو

 

[امیر.ع]

یه بارم رفتم سر قرار به دختره زنگ زدم گفتم:

من نیم ساعته رو نیمکت نشستم نتونستی بیای؟

‏گفت: تو همونی که تیشرت باب اسفنجی پوشیدی

جوراب صورتی پاته با صندل؟

گفتم: اره

گفت: نه نتونستم بیام