بابام دیشب ی جوری میگفت امسال به خاطر بارشای زیاد هوا اصلا گرم نمیشه که فکر کنم کولرو کلا جمع کرده برده فروخته
یه آشغال انداختم تو خیابون، یه آقایی اومد برش داشت انداخت تو سطل آشغال . کلی خجالت کشیدم . از اون موقع به بعد اول نگاه میکنم کسی نباشه بعد آشغال میریزم.