saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,171 دنیای مجازی تو ایران ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ: ﻧﻮﺩ ﺩﺭﺻﺪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﻮشگلن ﻭ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺩﺭﺻﺪ ﭘﺴﺮﺍ ﺧﻮﺵ ﻫﯿﮑﻠﻮ ﻗﺪ ﺑﻠﻨﺪﻥ. ﻭ ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ﺗﻮﺭﯾﺴﺘﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﺮﻥ…! امضا : saeed371
دنیای مجازی تو ایران ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ: ﻧﻮﺩ ﺩﺭﺻﺪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﻮشگلن ﻭ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺩﺭﺻﺪ ﭘﺴﺮﺍ ﺧﻮﺵ ﻫﯿﮑﻠﻮ ﻗﺪ ﺑﻠﻨﺪﻥ. ﻭ ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ﺗﻮﺭﯾﺴﺘﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﺮﻥ…!
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,172 ماره میره تو حموم زنانه، زنها از ترس جیغ میکشن!! ماره می گه : خواهرا نترسین، “منم کبرا “ امضا : saeed371
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,173 یکی میگفت: باید از کنار مشکلات باسرعت عبور کنی و بگی: “میگ میگ” اما نمیدونست مشکلات نشستن رومون میگن: “انگوری انگوری”! امضا : saeed371
یکی میگفت: باید از کنار مشکلات باسرعت عبور کنی و بگی: “میگ میگ” اما نمیدونست مشکلات نشستن رومون میگن: “انگوری انگوری”!
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,174 از خاطرات یک داماد . . . والا نمی دونم چه حکمتیه؟؟؟ قبل از اینکه ازدواج کنی یه دختر خوشکل پیدا نمی کنی بعد تو روز عروسی دخترای خوشکل دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته! امضا : saeed371
از خاطرات یک داماد . . . والا نمی دونم چه حکمتیه؟؟؟ قبل از اینکه ازدواج کنی یه دختر خوشکل پیدا نمی کنی بعد تو روز عروسی دخترای خوشکل دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته!
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,175 ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ . ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺫﻟﯿﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺍﻻﻍ، ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻢ ! امضا : saeed371
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ . ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺫﻟﯿﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺍﻻﻍ، ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻢ !
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,176 یارو داشت از دیوار بالا میرفت،تا دید منو گفت: عموجان میشه کمک کنی گیر کردم . . . گفت:کمک میکنم ولی شما که عموی منی چرا نمیدونی اینجا خونه ماست؟ امضا : saeed371
یارو داشت از دیوار بالا میرفت،تا دید منو گفت: عموجان میشه کمک کنی گیر کردم . . . گفت:کمک میکنم ولی شما که عموی منی چرا نمیدونی اینجا خونه ماست؟
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,177 نیمه شب از قلبم پرسیدم: چرا اندکی خواب هم به چشمان من نمی آید . . . گفت: چون بعدازظهر مثل خر خوابیدی! الکی هم ادای عاشقارو درنیار! واقعا از قلبم انتظار نداشتم خیییلی بی تربیت شده… امضا : saeed371
نیمه شب از قلبم پرسیدم: چرا اندکی خواب هم به چشمان من نمی آید . . . گفت: چون بعدازظهر مثل خر خوابیدی! الکی هم ادای عاشقارو درنیار! واقعا از قلبم انتظار نداشتم خیییلی بی تربیت شده…
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,178 ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺳﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﯽ ؟ ﮔﻔﺖ : ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﯼ ﭼﻦ ﺭﻭﺯﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ امضا : saeed371
ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺳﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﯽ ؟ ﮔﻔﺖ : ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﯼ ﭼﻦ ﺭﻭﺯﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,179 تو گروه فامیلی بچه ها گفتن بریم این هفته پارک آبی. من گفتم آبی و قرمزش فرقی نداره من اول تاب سوار میشم . . . نمیدونم لفت دادم؟ یا انداختنم بیرون امضا : saeed371
تو گروه فامیلی بچه ها گفتن بریم این هفته پارک آبی. من گفتم آبی و قرمزش فرقی نداره من اول تاب سوار میشم . . . نمیدونم لفت دادم؟ یا انداختنم بیرون
saeed371 کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 24/1/19 ارسالیها 1,521 پسندها 8,594 امتیازها 28,673 مدالها 16 سن 24 سطح 16 18/10/19 #4,180 من که خوابم میبره مامانم یه لحاف کرسی ۲۰۰ کیلویو از ارتفاع ۲ متری زارت میندازه روم پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نیست پامو لقد میکنه بعد که من مثل جن زده ها از خواب میپرم! دوتائی با هم میخندن میگن : پدر سوخته الکی خودشو به خواب زده امضا : saeed371
من که خوابم میبره مامانم یه لحاف کرسی ۲۰۰ کیلویو از ارتفاع ۲ متری زارت میندازه روم پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نیست پامو لقد میکنه بعد که من مثل جن زده ها از خواب میپرم! دوتائی با هم میخندن میگن : پدر سوخته الکی خودشو به خواب زده