گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان سر به مهر | افسانه نوروزی نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

[Sara_D]

هوم... کلی پارت نخونده داشتم! طفلی سیاوش، ناک‌اوت شد.
فقط دلم برای اسرا می‌سوزه. اصلاً اعتماد به نفسش خیلی پایینه!
Afsaneh.Norouzy

 

[Afsaneh.Norouzy]

هوم... کلی پارت نخونده داشتم! طفلی سیاوش، ناک‌اوت شد.
فقط دلم برای اسرا می‌سوزه. اصلاً اعتماد به نفسش خیلی پایینه!
Afsaneh.Norouzy

سیاوش کیه؟

 

[Sara_D]

سیاوش کیه؟

من آخر خودم رو می‌کشم. سیاوش و داریوش رو با هم قاطی می‌کنم.

 

[Afsaneh.Norouzy]

من آخر خودم رو می‌کشم. سیاوش و داریوش رو با هم قاطی می‌کنم.

فدای سرت
چقدم اسماش شبیه همه اصلا

 

[EUROS]

توصیف مکان انقدر دقیقه که ادم خودش رو تو فضای رمان حس میکنه
توصیف احساسات انقدر ملموس که میشه تک تک احساسات داریوش و اسرا رو با تمام وجود حس کرد.
من به شخصه جزو اوناییم که موقع خوندن سر به مهر زمان و مکان خودم فراموش میکنم و تازه تموم که میشه میفهمم من پیش اسرا و داریوش نیستم..
خسته نباشی بانو

 

[Afsaneh.Norouzy]

توصیف مکان انقدر دقیقه که ادم خودش رو تو فضای رمان حس میکنه
توصیف احساسات انقدر ملموس که میشه تک تک احساسات داریوش و اسرا رو با تمام وجود حس کرد.
من به شخصه جزو اوناییم که موقع خوندن سر به مهر زمان و مکان خودم فراموش میکنم و تازه تموم که میشه میفهمم من پیش اسرا و داریوش نیستم..
خسته نباشی بانو

ای جانم
مرسی کوثر عزیزم
خداروشکر که تونستم این حس رو القا کنم بهت
در ادامه هم سعی میکنم بیشتر روی توصیفات مانور بدم که بیشتر به دلت بشینه
مرسی که نظرت رو اینجا برام گذاشتی عزیزم

 

[Barana*bn]

سلام. کامل نخوندم ولی تا الان خیلی خوب و خندا دارومرموزبود.

 

[Afsaneh.Norouzy]

سلام. کامل نخوندم ولی تا الان خیلی خوب و خندا دارومرموزبود.

سلام عزیزم
امیدوارم تا همون جایی که خوندید، لذت برده باشید.

 

[AVA_SEY]

نویسنده انقدر خوش قلم و پر ذوق اخه؟
خسته نباشی افسانه عزیز
لذت بردم ​

 

[Łacrîmosã]

شب بخیری به نجوای زیبای ستارگان
همونطور که دیوار داشتن اسرا رو می‌بلعیدند
توصیفات دلنشین قلمت هم
ذهن من رو متحیر می‌کرد
باز هم مثل بارانی به کویر دلم باریدی
همچنان کوبنده ادامه بده
بانوی قلم ​