گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان سر به مهر | افسانه نوروزی نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

[Afsaneh.Norouzy]

سلام و خسته نباشید
من از داریوش بدم میاد والسلام نامه تمام! اه‌اه انگار از دماغ فیل افتاده!

آخ آخ آخ
داریوش همه رو حرصی کرده
یکم تخسه آره
ولی ته دلش آدم با معرفتیه ها
حالا یکم بگذره اینم خدا کنه سر به راه شه

 

[Sara_D]

آخ آخ آخ
داریوش همه رو حرصی کرده
یکم تخسه آره
ولی ته دلش آدم با معرفتیه ها
حالا یکم بگذره اینم خدا کنه سر به راه شه

من که چشمم آب نمی‌خوره سر به راه بشه

 

[Afsaneh.Norouzy]

من که چشمم آب نمی‌خوره سر به راه بشه

سر به مهر که شده
سر به راه هم میشه

 

[Sara_D]

سر به مهر که شده
سر به راه هم میشه

قانع شدم

 

[ABCDEFGH]

به نام خداوند توانا
رمان سر به مهر از لطافت های ظریفی برخوردار است. هر چند داستان تکراری و کلیشه‌ای بود اما نویسنده با هنر و ظرافت رمان را از حالت تکراری بودن خارج کرده بود!
و این خلاقیت نویسنده را نشان می‌دهد محتوای رمان پر از واقعات غیر منتظره و جذاب هست که باعث تحریک کنجکاوی در خواننده می‌شود!
خلاصه رمان رو خیلی دوست داشتم کاملا سنجیده و به جا بود و کلمه آرایی هایِ که در آن استفاده شده بود؛ خواننده را جذب خود می‌کرد!
شروع رمان هم که جای خود دارد؛ یک شروع زیبا و غیر منتظره دخترِ ساده و دهاتی که با شوق و ذوق خبر رسیدن پسر خان را در ده پخش می‌کند.
توصیفات به خوبی قابل حس بودن و درک.
شخصیت ها هم به خوبی درک می‌شدن و هر کدام یک شخصیتی منحصر به فرد داشتن...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Afsaneh.Norouzy]

به نام خداوند توانا
رمان سر به مهر از لطافت های ظریفی برخوردار است. هر چند داستان تکراری و کلیشه‌ای بود اما نویسنده با هنر و ظرافت رمان را از حالت تکراری بودن خارج کرده بود!
و این خلاقیت نویسنده را نشان می‌دهد محتوای رمان پر از واقعات غیر منتظره و جذاب هست که باعث تحریک کنجکاوی در خواننده می‌شود!
خلاصه رمان رو خیلی دوست داشتم کاملا سنجیده و به جا بود و کلمه آرایی هایِ که در آن استفاده شده بود؛ خواننده را جذب خود می‌کرد!
شروع رمان هم که جای خود دارد؛ یک شروع زیبا و غیر منتظره دخترِ ساده و دهاتی که با شوق و ذوق خبر رسیدن پسر خان را در ده پخش می‌کند.
توصیفات به خوبی قابل حس بودن و درک.
شخصیت ها هم به خوبی درک...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[S.LOTFI]

سلام خدمت افسانه‌ی عزیزم. راستش من حجم زیادی از رمان سر به مهر رو دنبال کردم و الان هم داخل کانال یک رمان درحال خوندن رمان هستم.
رمان شروعی هیجانی داشت. اون شوق دخترک به خواننده منتقل می‌شد و باعث می‌شد دنبال رمان رو گرفت. اما حیف، که شروع رمان کلیشه بود و پس از آن هم کلیشه در کلیشه. زور کردن برای ازدواج این دو. عشق دختر عموش یا هوسش، حسودی‌هاش، بی دست و پایی اسرا، همه این‌ها رو داخل رمان‌های دیگه مشاهده گردیم. اما انتقال حس، توصیف اون روستای دلنشین و پتوی پشمی و... واقعا من رو به وجد آورد و باعث شد ادامه بدم و مطمئنم که برای آینده‌ی رمان، پردازش‌های نوتری داری و از حالت کلیشه خارج می‌شه. اول رمان با دیالوگ شروع شد. اما باز هم جذاب بود.
توصیف چهره خوبه، اما به دقت بیشتری نیاز داره...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[روجا]

سلام زیبایم دیر اومدم ولی اومدم یه خورده درگیر آلای خودم بودم.
مثل همیشه لایکخور داری و ترکوندی. امیدوارم روزبه روز شاهد پیشرفتت باشم ولی من حافظ و دوس داشتم نه!!!!!

 

[م .صالحی]

سلام توی پیجتون هم گفتم عاشق این رمانایی هستم که خواب و خوراک از آدم می‌گیره
نه اضافه گویی داره نه جای کم گذاشتید همه چیزش عالیه و توانا
یه روزه تا اینجای رمان خوندم و تا پارت جدیدی می‌ذارید سریع می‌رم سر وقتش
موضوع بکره و عشق اسرا بکرتر، اینکه اسرا از داریوش که عاشقشه بزرگتره ، تابو شکنی خوبیه.
خسته نباشید

 

[Arman_r]

بسمه تعالی...
اسم رمان برای من معانی مختلفی داشت هم آرایه مجاز و هم ایهام درونش داشت و این اسم رو به شدت جذاب می‌کرد.
هم خلاصه و هم مقدمه رمان محتوای عاشقانه ای رو منتقل می‌کرد که حس خوبی رو انتقال میداد.
شخصیت سازی و توصیفاتت قابل لمس بود فقط یه مورد تو شخصیت ها هست اونم اینکه در بعضی جاهای رمان ویژگی بعضی از شخصیت ها یا فرهنگ و حیای مردم شهرستان رو مستقیم گفته بودی و یجور اطلاعات اضافه به نظر میومد میتونستی این ویژگی ها رو بیشتر توی رفتار شخصیتت نشون میدادی مثل:
داریوش وقتی کنجکاو می‌شد و می‌خواست تمرکز کند، اخم‌هایش را در هم می‌کشید و چند درجه‌ای لای چشم‌هایش را ریزتر می‌کرد. گیلانه بی‌خبر از این اخلاق ارباب زهره ترک شده بود.

اوایل رمان تا صفحه ده زیاد به هم ریختگی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.