فال شب یلدا

شاعرغیرپارسی اشعار گئورک تراکل

  • نویسنده موضوع ABCDEFGH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 9
  • بازدیدها 192
  • کاربران تگ شده هیچ

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #1

بسم تعالی
سلام
در این تایپیک تعدادی از اشعارِ گئورک تراکل شاعر فرانسوی قرار گرفته است.

220px-Georg_Trakl.jpg

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #2

1. تاریک روشناي زمستانی
براي ماکس فن ایسترله Esterle von Max

آسمانهاي سیاه فلزي.
شام‌گاهان کلاغ‌هاي گشنه و دیوانه
چلیپاوار در طوفان‌هاي سرخ به صدا درمی‌آیند
بر پارک‌ها، اندوهناک و زردنبو.
***
در ابرها شاهینی می‌افسرَد تا جان بسپارد؛
و پیشاروي دشنام‌هاي...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #3

2. شهر زیبا

میدان‌هاي قدیمی در سکوت رو به آفتاب جا گرفته‌اند.
ژرف‌ناک تنیده از آبی و طلایی
راهبه‌هاي لطیف می‌شتابند رؤیا مانند
در زیر سکوت شرجی درختان الش.
***
بیرون از کلیساهاي قهوه‌ايفام درخشنده
تصاویر ناب مرگ می‌نگرند،
تمثیل‌هاي زیباي شاهزادگان نیرومند.
تاجها در کلیساها سوسو می‌زنند.
***
توسن‌ها از چشمه بیرون می‌غلتند.
گلپنجه‌هاي میان درختان هراس‌آورند.
پسرها گیجاگیج از خواب و خیال بازي می‌کنند.
آسوده شامگاهان در نزدیکی چشمه‌سار.
***
دختران بر دروازه‌ها می‌ایستند،
شرمگنانه زندگانی رنگارنگ را می‌نگرند.
لبه‌اي نمناکشان می‌لرزند
و بر دروازه انتظار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #4

3. به الیس Elis پسر

الیس، هنگامی که توکاي سیاه در جنگل سیاه آواز می‌خوانَد،
خود همان زوال توست.
لب‌هایت خنکاي چشمه‌اي نیلی و سنگلاخی را می‌نوشند.
***
درنگ کن، هنگامی که از پیشانی‌ات آرام افسانه‌هاي باستانی می‌چکند
و تعبیرهاي تاریک پرواز پرندگان.
***
اما با گام‌هاي نجیبانه درون شبی راه می‌روي
انباشته از انگورهاي ارغوانی،
و بازوانت را زیباتر در کبودي تکان می‌دهی.
***
بوته‌اي پوسیده همهمه می‌کند،
هر جا که چشمان ماهوشت باشند.
آه، از چه زمانی، در گذشته‌اي؟
***
پیکرت سنبلی است،
که در آن راهبی انگشتان مومی خود را فرو می‌برَد.
سکوت‌مان مغاکی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #5

4. تا شامگاه قلبم

شامگاهان بانگ خفاش‌ها به گوش می‌رسد.
دو اسب سیاه در مرغزار یورتمه می‌روند.
خشخش افرایی سرخ می‌آید.
بر آواره مهمانخان‌هاي کوچک سر راه نمایان می‌شود.
خوش باد مزه‌ي ش*ر..اب تازه و گردوها.
خوش باد: تلوتلو گذشتن از بیشه‌اي تاریک.
از میان شاخه‌هاي تاریک صدا ناقوس‌هاي عزا به گوش می‌رسد.
شبنم بر رخسارش می‌چکد.
***

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #6

5. مالیخولیا

سایه‌هاي آبی.
آه چشمان تاریکت،
که خیره می‌شوند بر من
همچنان که پس می‌لغزند.
تارهاي گیتار بهنرمی پاییز را همراهی می‌کنند
در باغ، مضمحل در قلیابی قهوه‌اي.
دسته‌اي حوريوش فراهم می‌کنند
حزن موقر مرگ را، لبه‌اي پوسیده
می‌مکند سینه‌هاي سرخ را و در قلیاب سیاه
حلقه‌هاي نمناک خورشید جوانی می‌لغزند.
***

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #7

6. در آلبوم کهن خانوادگی

همیشه باز می‌گردي مالیخولیایی،
آه فروتنیِ روحی یکه.
روزي تا پایان می‌درخشد طلایی.
***
حقیرانه بیمار سر می‌سپارد بر اندوهی
که طنین می‌افکند با یکنواختی و جنونی لطیف.
بنگر!
اکنون گرگ و میش است.
***
دوباره شب زوال می‌یابد و میرا زاري می‌کند
و دیگري دل می‌سوزاند.
***
مشمئز در زیر ستارگان پاییزي
ژرفتر هر ساله سر فرود می‌آید.
***

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #8

7. بهار شاداب

کنار جویباري، که در دشت زرد آیش جاري است،
نی خشک پارسالی هنوز می‌جنبد.
در خاکستري نداها می‌خزند شگفت‌امیز،
نفخه‌ي سرگین گرم.
***
میان بیدها گل‌هاي بید مشک موقرانه در باد می‌آویزند.
خیال‌گونه سربازي آواز غمن‌اکش را سر می‌دهد.
رشته‌اي از مرغزار قهوه‌اي و گرفته می‌تازد،
کودکی با نیمرخی نجیب و باملاحت می‌ایستد.
***
درختان غان آنجا، خارشتری‌ها،
و شکل‌ها نیز در دود می‌گریزند.
تابان سبزه می‌شکوفد و دیگري می‌پوسد
و وزغها در سراسر تره فرنگی‌هاي تازه می‌سرند.
***
دوست دارم براستی تو رخت‌شوي زمخت را،
هنوز سیلاب بار طلایی آسمان را با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #9

8. سرود مغرب زمین

آه بال کوبیدن‌هاي شبانه‌ي روح:
ما چوپانان زمانی در امتداد جنگل‌هاي تیره‌گون پیش می‌رفتیم
و آهوي سرخ، گل سبز و وراجی جویبار وراج در پی ما بودند
سرشار از خاکساري.
آه، نواي قدیمی زنجره،
شگفتن خون بر سنگ قربانی،
و بانگ پرنده‌اي تنها بر سکوت سبز تالاب.
***
آه، شما اي جهادها و شکنجه‌هاي فروزان
بر پیکر، نزول میوه‌هاي ارغوانی
در باغهاي شامگاهی، جایی که در زمانهاي از دست رفته مریدانِ پرهیزگار ره می‌سپردند،
جنگاوران اینک، بر می‌خیزند از زخم‌هاي و رؤیاهاي ستاره‌نشان.
آه، بقچه‌ي لاجوردي شب.
***
آه، شما زمانه‌هاي آرامش و پاییزهاي طلایی،
هنگامی که ما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #10

9 . گرودک Grodek

شامگاهان بیشه‌زاران پاییزي طنین می‌اندازند

با سلاح‌هاي مرگبار. بر دشت‌هاي زرین
و دریاچه‌هاي آبی،
خورشید تاریکتر می‌چرخد.
شب احاطه می‌کند
جنگاوران محتضر را و سوگواري سرکشانه را
بر دهانه‌اي تکه‌پاره‌شان.
باز آنجا در مرغزار گرد می‌آیند
ساکت
ابرهایی سرخ که خدایی خشمگین گنجانده است.
خون ریخته، و سردي ماه.
همهي راه‌ها به زوالی سیاه می‌رسند.
در زیر شاخسار طلایی شب و ستارگان
***
سایه‌ي خواهر از میان بیشه‌ي خاموش می‌خرامد
تا ارواح قهرمانان را خوشامد گوید، سرهاي...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا