متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعرغیرپارسی اشعار لی‌پو

  • نویسنده موضوع ABCDEFGH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 846
  • کاربران تگ شده هیچ

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #1

بسم تعالی
در این تایپیک تعدادی از اشعار شاعر چینی لی‌بای و یا لی‌پو قرار گرفته است!

LiBai.jpg

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #2

1. به وجد آوردن‌خویش

رویاروي‌جام بادهام، غبار را نمی‌دیدم،
شکوفه‌ها ریزان چین‌هاي جامه‌هایم را آکنده‌اند.
سرمست، بر می‌خیزم و به ماه در جوی‌بار نزدیک می‌شوم،
پرندگان درخت بر بسته‌اند، از مردمان نیز اندکی‌مانده است.
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #3

2. بانگ شبانه‌ي کلاغ‌ها

ابرهاي زرد کنار دیوارها؛ کلاغ‌ها نزدیک برج.
در پرواز بازگشت‌شان قارقار می‌کنند، قارقار؛ بانگ برمی‌کشند در شاخساران.
در کارگاه دختر رودخانه‌ي‌ چین پارچه‌اي ابریشمی نمی‌بافد.
پرورده‌ي رشته‌هاي زمردین و غبارآگین، پنجره گفتارش را می‌پوشاند.
ماکو را نگه می‌دارد، اندوهگسار، و به مرديدور از دست می‌اندیشد.
دختر می‌ماند دلتنگ در اتاقی دلگیر، اشک‌هایش درست مانند رودخانه‌اي.
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #4

3 .عمارت لائولائو تینگ

کدام مکان در زیر سپهر بیشتر به قلب آسیب می‌زند؟
لائولائو تینگ، براي مشایعت بازدیدگرانش.
باد بهاري می‌داند جدایی چقدر تلخ است،
ترکه‌ي بیدبن هرگز دوباره سبز نخواهد شد.
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #5

4. گلایه‌ي پله هاي‌مرمرین

ژاله‌ي سفید بر پله هاي مرمرین می‌بالد،
و در شب دراز، درون جوراب‌هایم را خیس می‌کند.
اما اکنون پرده‌ي بلورین‌را پایین‌ می‌کشم،
و از آستانه به ماه پاییزي خیره می‌نگرم.
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #6

5.ترانه‌ي شبانه‌ يوو

در شهر جانگان قرص ماه برآمده است،
صداي کوبیدن بر پارچه‌ها در ده‌هزار سرپناه.
باد پاییزي بی وقفه می‌وزد،
همه وقت می‌اندیشم به گذرگاه یوگوان.
چه هنگام فرو می‌نشانیم چپاول‌هاي هو را،
تا شوهرم بتواند سفر طولانی‌اش را به پایان برساند؟
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #7

6. پرسش و پاسخ در کوهستان

می‌خواهی بدانی به کدام دلیل در کوهستان سبز مانده‌ام،
لبخندي می‌زنم، اما پاسخی نمی‌دهم، قلبم در آسودگی است.
شکوفه‌ي‌ هلو را آب روان به دوردست‌ها می‌برد،
جداگانه، من بهشت و زمینی در جهانی انسانی‌دارم.
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #8

7. تنها نشسته بر تپه‌ي‌جینگ‌تینگ شان

رمه‌اي‌ از پرندگان در دوردست‌ها بال گشوده‌اند،
ابري یکتا بر شهر خود بی‌هوده بر می‌آید.
به یکدیگر خیره می‌شویم، بیکه خستگی سر برآرد،
فقط جینگ‌تینگ شانه‌ست.
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #9

8.خیال‌پردازي در شبی آرام

جلو بسترم، ماه می‌درخشد تابان،
گمان‌ می‌کنم پاره‌ یخی‌ است بر زمین...
سرم را بر می‌گیرم و به ماه تابان می‌نگرم،
سر فرو می‌برم و به میهنم می‌اندیشم
***

 

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #10

9. به دیدار کاهن دائوي داي تیان‌شان بی یافتن او

بانگ سگی در میانه‌ي آواي‌ آب،
شکوفه‌ي هلو را باران سنگین‌تر کرده است.
در ژرفاي درختان، گاهی آهویی میبینم،
و در آبراهه زنگ نیمروز را نمی‌شنوم.
خیزران سرکش مه سبزفام را می‌گسلد،
از قله‌ي یشمین جوی‌باري تازنده آویخته است.
هیچ کس نمی‌داند او کجا رفته است،
اندوه‌ناك بر دو یا سه کاج تکیه میدهم.
***

 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا