- ارسالیها
- 5,104
- پسندها
- 25,187
- امتیازها
- 67,173
- مدالها
- 51
سلام درخواست کاور
نام دلنوشته: سوختگی درجهی چهار
نام نویسنده: بیتا شایان
مقدمه:
در کلاس درس پزشکقانونی،
استاد گفت:
- «سوختگی سه نوع است.
درجهی یک؛ پوست قرمز میشود.
درجهی دو؛ پوست تاول میزند.
درجهی سه؛ بافت استخوان از بین میرود!»
در جهنمی که من زندگی میکنم،
هنگام سوختن نه پوستی قرمز میشود.
نه تاولی پدیدار میشود.
نه استخوانی متلاشی میشود... .
از دورن میسوزم!
ذرهذره وجودم میسوزد،
باطنم سوخته؛ امّا ظاهرم آراسته است.
قلبم، در کورهای آتشین میتپد!
درد را، در تمام بدنم حس میکنم.
امّا دم نمیزنم، فریاد نمیزنم!
این نوع سوختن،
فقط متعلق به من است!
سوختگی درجهی چهار... .
نام دلنوشته: سوختگی درجهی چهار
نام نویسنده: بیتا شایان
مقدمه:
در کلاس درس پزشکقانونی،
استاد گفت:
- «سوختگی سه نوع است.
درجهی یک؛ پوست قرمز میشود.
درجهی دو؛ پوست تاول میزند.
درجهی سه؛ بافت استخوان از بین میرود!»
در جهنمی که من زندگی میکنم،
هنگام سوختن نه پوستی قرمز میشود.
نه تاولی پدیدار میشود.
نه استخوانی متلاشی میشود... .
از دورن میسوزم!
ذرهذره وجودم میسوزد،
باطنم سوخته؛ امّا ظاهرم آراسته است.
قلبم، در کورهای آتشین میتپد!
درد را، در تمام بدنم حس میکنم.
امّا دم نمیزنم، فریاد نمیزنم!
این نوع سوختن،
فقط متعلق به من است!
سوختگی درجهی چهار... .
کامل شده - دلنوشته سوختگی درجهی چهار | Bita.shayan کاربر انجمن یک رمان
نام دلنوشته: سوختگی درجهی چهار نام نویسنده: بیتا شایان تگ: منتخب ویراستار: ستاره لطفی مقدمه: در کلاس درس پزشکقانونی، استاد گفت: - «سوختگی سه نوع است. درجهی یک؛ پوست قرمز میشود. درجهی دو؛ پوست تاول میزند. درجهی سه؛ بافت استخوان از بین میرود!» در جهنمی که من زندگی میکنم، هنگام سوختن نه...
forum.1roman.ir