متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار میلاد عرفان‌پور

  • نویسنده موضوع VAN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 17
  • بازدیدها 240
  • کاربران تگ شده هیچ

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #11
که پس از سجود بر می‌گردی
وقتی که صلاح بود بر می‌گردی
در نامه نوشتی که دلت تنگ شده
تافکر کنم که زود بر می‌گردی
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #12
ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من
ای حسرت روز های شیرین در من
بی مهری انسان معاصر در توست
تنهایی انسان نخستین در من
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #13
در باد نشانه‌های بال و پر توست
بر گونه هنوز بوسه آخر توست
گفتند به من در آسمانی... بابا!
خورشید‌ به خون نشسته شاید سر توست
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #14
گفتم کمی از بهار خون حرف بزن
از غیرت شهر واژگون حرف بزن
وقتی پدرم شهید شد مجنون بود
آقای معلم از جنون حرف بزن!
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #15
اشک و تب و سوز بوی بابا دارد
اینجا شب و روز بوی بابا دارد
شاید که نرفته است، مادر! به خدا ـ
این چفیه هنوز بوی بابا دارد
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #16
تا مرهم زخم کهنه ما نمک است
هر سو که نگاه می‌کنم قاصدک است
من ماندم و یک درد به نام‌ِ پرواز
این درد میان مَردها مشترک است
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #17
چنان که دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو ای بی نشانه می لرزد

هنوز کوچه به کوچه، حکایت از مردی ست
که دستِ بسته او عاشقانه می لرزد

چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد

چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟

هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد

دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد

ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد
 
امضا : VAN

VAN

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
208
پسندها
4,440
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #18
ای دل نگران که چشم هایت بر در...

شرمنده که امروز به یادت کمتر...

جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق

مظلوم ترین عاشق دنیا ! مادر!
 
امضا : VAN

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا