متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان عاشقانه‌ها | پانیذ ناظم و الشریعه/ توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع Niyosha22
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 561
  • کاربران تگ شده هیچ

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #1
634934_42a0970b60d7650602b1434ac66ed992.jpg
با سلام خدمت نویسنده عزیز!
"نقد بی کینه دیگران بر کار ما پاداشی است که ارزش آن را باید دانست"
رمان"عاشقانه‌ها" بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا دو هفته صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود.
پس از مطالعه نقدها، موظفید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان داشتید می‌توانید در همین تاپیک از منتقد همراه خود سوالاتتان را شرح دهید.
همچنین قبل از هر ویرایش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #2
نقد همراه رمان عاشقانه‌ها
منتقد: Niyosha22
نویسنده: پانیز ناظم الشریعه
(نکته‌ای که پیش از آغاز رمان قابل به ذکره متن مقدمه‌ی رمان هست، نویسنده‌ی عزیز توجه داشته باشند که مقدمه متنی برای فضاسازی رمان و نشان دادن ژانرهاست تا خواننده با رمان پیش از خواندن آشنایی لازم داشته باشه و نویسنده سخن خودشون رو در مقدمه جای دادند، بهتره که اون قسمت رو در قسمت سخن نویسنده بنویسید مقدمه‌ای مرتبط با ژانرهای رمان و فضاسازی رمان بنویسید)
پست اول
صبح با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم.(بیدار شدن از خواب اون هم باصدای زنگ گوشی از کلیشه‌ای‌ترین آغازهاست و به شدت توصیه می‌کنم عوض بشه و آغازی جذاب‌تر و همراه با توصیفات و نثری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #3
پست دوم
نازنین(تغییر زاویه دید اصلاً مطلوب نیست! بهتره فقط در صورت لزوم این تغییر صورت بگیره هر چند توصیه میشه نویسنده زاویه دیدی رو انتخاب کنند که نیازی به تغییر نداشته باشه)
اون روز خیلی نگران سیاوش بودم. کسی که هر روز بهم هزار بار زنگ می‌زد یک‌بار هم زنگ نزد، بلکه گوشیش رو هم خاموش کرده بود. دیگه داشتم دیوونه می‌شدم. مامانم (شکوفه) بهم گفت برم بخوابم بلکه یه ذره آرامش پیدا کنم. رفتم خوابیدم. همون لحظه گوشیم زنگ خورد. با صدای خواب آلود گفتم:
- کیه؟
مامانم گفت:
- نگاره.
با این حرف مامان خواب از سرم پرید. (حالت و لحن و حس شخص نیاز به توصیف داره)گفتم:
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

paniz pana

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
161
پسندها
3,456
امتیازها
16,263
مدال‌ها
9
  • #4

paniz pana

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
161
پسندها
3,456
امتیازها
16,263
مدال‌ها
9
  • #5
ای بابا منتقد عزیزم من گیج شدم. هرکسی ی جچیز میگه . یکی میگه _ یکی میگه - یکی هم میگه یکبار _ و یکبار هم -. بلاخره کدوم درسته؟ -؟
 

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #6
پست سوم
نگار(نیاز نیست تا زاویه دید عوض نشده بیان کنید داستان از زبان کی روایت میشه.
با عصبانیت و نگرانی گوشیم رو برداشتم.
_ آخه معلوم هست تو کجایی؟! اون نازنین بدبخت داشت سکته می‌کرد از نگرانی. من مهم نیستم ولی به فکر اون بدبخت باش.
(لحن شخص رو توصیف کنید)
- سلام عشقم.
عصبانیتم بیشتر شد.(برای عصبانیتش حالت بیارید، مثلا اخم کرده یا این‌که قرمز شده و نفس‌نفس میزنه یا هرچیز دیگه) سریع وسط حرفش پریدم و گفتم:
- بله؟!
(همون‌طور که در فوق گفتم نیاز به توصیف لحن هست)
- هیچی! ببخشید. آخه خیلی کارها زیاد بود. گوشی منم یک درصد شارژ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • #7
پست چهارم
نگاروقتی زاویه دید تغییر نکرده نیاز نیست اول هر پست ذکرش کنید.
سپهر یه ذره توی جاش تکون خورد بعد پاشد اومد پیش من نشست. با مهربونی گفت(توصیف حالت و توصیفات خیلی نیاز به کار دارند، تنها بیان مهربانی و عصبی و نگرانی کافی نیست و لازمه چهره و حرکات شخص رو هم بیان کنید):
- چی شده عزیزم؟ سیاوش آدم بی‌ادبی نیست. آره آدم درستی نیست؛ ولی دیگه به تو که بی‌ادبی نمی‌کنه. حالا بگو ببینم چی گفته؟
با عصبانیت خیلی زیادی سر سپهر داد زدم.
_ این آقای سیاوش برگشته هی به من میگه عشقم، عزیزم، گلم و... اون اصلاً این‌طوری نبود جدیداً این‌طوری شده.
با تعجب زیادی(تعجب زیاد؟ چشماش گرد شده؟...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
911
پسندها
24,519
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
18
  • #8
#پست_پنج
نازنین
اون روز خیلی نگران سیاوش بودم . (فاصله‌ی علائم رو رعایت کنید) کسی که هر روز بهم هزار بار زنگ می‌زد یک‌بار هم زنگ نزد ، بلکه گوشیش رو هم خاموش کرده بود.(!) دیگه داشتم دیوونه می‌شدم. (دیوونه شدن کافی نیست! باید حسش رو توصیف کنید. مثال: دوستش داشتم! دوستش داشتم و دلهره‌ی این که نکنه چیزی شده باشه، خوره شده بود و ذرّه‌ذرّه‌ وجودم رو می‌خورد.) مامانم (شکوفه) بهم گفت برم بخوابم بلکه یه ذره آرامش پیدا کنم. رفتم خوابیدم.(از کجا رفت؟ چطور رفت؟ اتاقش طبقه‌ی بالا بود؟ اصلا به اتاقش رفت یا رو کاناپه خوابید؟!) همون لحظه گوشیم زنگ خورد.(؛) با صدای خواب آلود (خواب‌آلود) گفتم:
- کیه؟
مامانم گفت: (مامانش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEKTA ONSORI

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
911
پسندها
24,519
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
18
  • #9
#پست_شش
نگار (چرا انقدر تغییر زاویه‌ی دید؟ لطفا یک زاویه دید ثابت انتخاب کنید اینجوری خواننده گیج میشه:)
با عصبانیت و نگرانی گوشیم رو برداشتم.
_(-) آخه معلوم هست تو کجایی؟! اون نازنین بدبخت داشت سکته می‌کرد از نگرانی. من مهم نیستم ولی به فکر اون بدبخت باش.(!)
- سلام عشقم.(!)
عصبانیتم بیشتر شد. (حس خشم قابل درک نیست. نیاز به مانور بیشتر داره "نفسم که پر شده بود از تبِ حرص رو فوت کردم و با دست مشتی به میزِ عسلی کنارم زدم") سریع وسط حرفش پریدم و گفتم:
- بله؟!
- هیچی! ببخشید. آخه خیلی کارها زیاد بود. گوشی منم یک درصد شارژ داشت. دیشب که خواستم بخوابم گوشیم رو زدم به شارژ ولی از شدت خواب حواسم نبود که سر شارژر و توی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEKTA ONSORI

paniz pana

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
161
پسندها
3,456
امتیازها
16,263
مدال‌ها
9
  • #10
پست چهارم
نگاروقتی زاویه دید تغییر نکرده نیاز نیست اول هر پست ذکرش کنید.
سپهر یه ذره توی جاش تکون خورد بعد پاشد اومد پیش من نشست. با مهربونی گفت(توصیف حالت و توصیفات خیلی نیاز به کار دارند، تنها بیان مهربانی و عصبی و نگرانی کافی نیست و لازمه چهره و حرکات شخص رو هم بیان کنید):
- چی شده عزیزم؟ سیاوش آدم بی‌ادبی نیست. آره آدم درستی نیست؛ ولی دیگه به تو که بی‌ادبی نمی‌کنه. حالا بگو ببینم چی گفته؟
با عصبانیت خیلی زیادی سر سپهر داد زدم.
_ این آقای سیاوش برگشته هی به من میگه عشقم، عزیزم، گلم و... اون اصلاً این‌طوری نبود جدیداً این‌طوری شده.
با تعجب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
عقب
بالا