متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار تاپیک همگانی امشب ...

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,312
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
  • #351
امشب دنیا روی سرم آوار شد
امشب فهمیدم که او که بود.
امشب.....امشب.....امشب بود که من جان باختم
 
امضا : Dani_pat

81fati

کاربر نیمه فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
381
پسندها
12,482
امتیازها
50,673
مدال‌ها
1
  • #352
امشب با خدایم اتمام حجت کردم گفتم یا فراموشش کنم یا مال من شود
 
امضا : 81fati

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #353
امشب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم


چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم


همه ی دفتر عمرم ورقی بیش نبود


همه در دفتر من حسرت دیدار تو بود
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #354
امشب صدایت می‌کنم ای آشنا برگرد

من مانده‌ام اینجا میان غصه‌ها برگرد

شیرینی از دنیای من رفته ، نمی‌بینی!

یاد تو افتاده دلم شیرین ادا برگرد

قلبم برای آن نگاه مهربان تنگ است

با آن نگاه مهربان و دلربا برگرد

رفتی و دست من به سوی آسمان مانده‌

دلتنگم امشب با صدای این دعا برگرد

رفتم تمام کوچه های شهررا گشتم

صد بار رفتم کوچه را تا انتها برگرد

از هر که با تو آشنا بود از تو پرسیدم

گفتندنمی‌دانند تو هستی در کجا برگرد

در حالت ِ ناراحتی گفتم برو امّا

از گفته ی خود من پشیمانم بیا برگرد

امشب تورا من از خدای خود طلب کردم

ترکم نکن، امشب بیا محض خدا برگرد

می‌گویند هر انسان به امید است که می‌ماند

من با امید ِ عشق تو زنده‌ام بیا برگرد
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #355
چه دلتنگم من امشب
چه در جنگم من امشب
چه داغونه قلب من
چه اویزونه اشک من
چه باوری ست در کلام من
جه احساسی ست در کلام من
چه دلتنگم من امشب
چه در جنگم من امشب
چه بغض ست درسینه
چه اهی ست بر دیده
چه یادی ست ازایمان
چه حسی ست بی ایمان
چه دلتنگم من امشب
چه در جنگم من امشب.
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #356
امشب چه دلتنگم برایت ، دلتنگ تر از همیشه
کاش بودی تا دردهای دلم را می شنیدی و آرامم می کردی ،



اشکهایم را پنهان می کردم وتو می خواندی حجم غم انباشته


شده بر دلم را


چه دوری امشب از من ، دور تر از تمام شب هایی که گذشت...


این روزها


چه زود بند دلم پاره می شود


گویا باید


به فکر ریسمان محکم تری باشم


تا حالا شده انقدر دلت گرفته باشه که فکر کنی فاصله ی بین زمین و


آسمون به حدی کم شده که می تونی سنگینی آسمون رو سینه های پر


از غمت حس کنی؟


تا حالا شده از ته دل بخوای یه جای ساکت و خلوت بری ، یه جای


دور از همه ی آدما و با تمام وجودت فریاد بزنی و همه ی غم تلنبار


شده رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #357
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند​


مثل آسمانی که امشب می بارد....​


و اینک باران​


بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند​


و چشمانم را نوازش می دهد​


تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم​


شاید ....​
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #358
امشب مثل هر شب نبودم

دنبال هم وغمم نبودم

هوایی داشت امشب دلم

دنبال ظاهر و تن هم نبودم

بهونه ای نبود برای غصه خوردنم

تو مستی و بی خبری دنیا را سیر کردنم

آروم بودم، آزاد بودم

خودمو رها کرده بودم

دنبال سر سختی با روز گارم نبودم

سرنوشتمو به آغوش کشیدم

آخه امشب مثل هر شب نبودم

حتی دلتنگم ،نبودم

آروم بودم ، آزاد بودم

خودمو رها کرده بودم

دلم میخواست دلمو به در یا بزنم

برم و بگم دردی دیگه، من ندارم

اما تا اومدم برم بگم

از خواب پریدم

همه را تو رویا، من بودم!!

می بینید آدمهای دور و برم

من هر چه کنم

نمی تو نم

هم و غممو فراموش بکنم !
 
امضا : MEHR.AFAQ

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,683
پسندها
30,100
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
  • #359
امشب برای دلتنگیهایم برای بی توبودنم دلیل می خواهم.

امشب درطراوت سروی بی بدلیل ازقامت زخم خورده دل گریانم.

امشب دلتنگم برای خورشیدبرای صبح.

امشب می خواهم توباشم درلباس تنم.

هرچندخیسم وکوچکم برای توبودن.

کاش می دانست اگرچه دانستن نمی دانم.

امشب درگیرم باخودهمرنگی اگرچه بی رنگم.

امشب بازدلتنگم برای ردپای تو

که آن کلب سیاه ذهنم بی پرواآن راخورد.

من نیستم .

من حذفی هستم ازبی وزنی.

من امشب رابی شب قافیه دادم

من شک دارم که امشب شب باشد

کاش فانوس قلبم خاموش نبود.

من به دلتنگی امشب قفل زدم

وکلیدش رانمی دانم

درایوانی ازتردیدگم کردم

من بی شک به دلتنگی خویش شک دارم
 
امضا : MEHR.AFAQ

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #360
امشب چه سرد و بی روح گشته هر ثانیه اش
 
امضا : زینب میشی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
1
بازدیدها
126
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
221

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا