امشب کاش یکبار دیگر مثل آن قدیم ها ماه از پنجره اتاق بتابد،باد زیر پرده بزند و پنجره به دیوار بخوردو من از خواب بپرم و تو ارام دستم را بگیری و در گوشم بگویی،آرام باش ،ماه فقط از دوری خورشید ناراحت است و حسودی میکند وگرنه نسیم مهربان تر از این حرفهاست که فرشته مرا بترساند