من یادم نیست چند سالگیم بود ولی بابام یه تبلت سامسونگ داشت که بعد از چندسال که دستش بود دادش به من که یه بار داداشام سرش دعواشون شد بابامم عصبانی شد جوری محکم زد به دیوار که من فاتحه شو خوندم ولی وقتی نگاهش کردم شیشه اش پودر شده بود ولی هنوز کار میکرد.
بعد دوباره برداشتش برد تو اتاقش دوباره زد به دیوار. بازم هیچیش نشد و کار میکرد. شیشه اش اومده بود بالا ولی هنوز کار میکرد. یادمه اینقدر گریه کردم که نگو.
بعدش خودش مجبور شد بره درستش کنه.
بعدش که تا چند سال دستم بود که دیگه کلا خراب شد.
بعد هم برای کلاس های آنلاین امسال نمیدونم معجزه شده. یه گوشی سامسونگ که داشتن و دادن به من الان دست منه.
کلا من زندگی باحالی داشتم با اینا