گوزید...دیگه ما هم حتی نتونستیم بهش بخندیم
پسر عمم هم که همیشه باهاش لج داریم میومد تو اتاقمون هم ازیت میکرد هم صدا گوز در میاورد و میرفت!
ملت هم نمیتونن خدشونو واپایش کنن
سر دوئل با بابام آتیش بازی میکرد که فرشمون رو سوزوند و خیلی پرو به روی خودشم نیاورد
مامانم تا قبل از اینکه فرشو عوض کنیم هر دفعه جای سوختگیشو میدید فحشش میداد
ما مهمونامون رو اتاق من بسیار غیرت دارن همش میان چکش میکنن این چیه اون چیه ولی یکیشون که نام نمی برم اومد کامل کامپیوترم رو چک کرد به بهانه اینکه کار اینترنتی دارم