نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار چالش خرابکاری

  • نویسنده موضوع MELO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 816
  • کاربران تگ شده هیچ

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,589
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #21
پام رف رو گوشی ننم. صفه اش خاکشیر شد :458161-a8d3a06c34691a30a2bfca12caac7f3e:
خیلی طبیعی زدم رف زیر کمد. هنو کسی نفمیده کار من بود/:
 
امضا : .Asal.r
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] MELO

MOBARAKEH

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
820
پسندها
9,217
امتیازها
30,873
مدال‌ها
19
  • #22
اهوم، تا دلت بخواد پیش اومده
چند وقت پیش بود که من و داداشم داشتیم دعوا می‌کردیم بعدش باهم افتادیم روی صندلی که صندلی بدبخت افتاد و داغون شد( پلاستیکی بود)
بعدش بابام اومد و خواست دعوا کنه که کار کی بود، منم انداختم گردن داداشم :610595-f4fee7d8018d2f5ca10c2e5d7cc88678:
 
امضا : MOBARAKEH
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] MELO

perspolis6

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
30
امتیازها
40
  • #23
نه
 
امضا : perspolis6
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MELO

- HaDiS.Hs -

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,032
پسندها
10,778
امتیازها
30,873
مدال‌ها
15
  • #24
با اینکه همه ی این سوالا رو ژاتیس( همون آتوسا توی اکیپ نیکا) پرسیده بود ولی میگم...
من بچه بودم آدم خیلی شری بودم یه بار با توپ زدم شیشه ی همسایه رو شکوندم اما خونه نبودن و فقط پسرش که من خیلیییییی ازش بدم میومد خونه بود و کسی تو کوچه نبود در رفتم بعد افتاد تقصیر پسرش که خونه بود:/
 
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] MELO

Ghazal Mohammadi

نویسنده افتخاری
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,657
پسندها
14,659
امتیازها
35,373
مدال‌ها
22
  • #25
چندبار :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

البته وقتی بچه بودم هرخراب کاری ای که با داداشم انجام میدادم . اعم از خراب کردن رادیو و باز کردن آیفون و پنکه و... وقتی مامان بابام می فهمیدن خیلی خونسرد خودم و می کشیدم کنار مینداختم گردن داداش بزرگم. اون طفلی هم بدون اینکه اسمی از من ببره قبول می کرد. به روم نمی آورد. حتی بلاهایی كه سر ظرف و ظروف چینی می آوردمم اون جمع میکرد :610595-f4fee7d8018d2f5ca10c2e5d7cc88678::405:
 
امضا : Ghazal Mohammadi

Khatereh=)

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
226
پسندها
5,285
امتیازها
22,273
مدال‌ها
13
  • #26
ن بچه ارومیم
 

Natali romanof

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
19
پسندها
269
امتیازها
1,633
  • #27
آره.
یه بار بکی از ابلهای کلاسمون داشت تقلب می‌کرد با دوستاش، بعد منم دیدم بدبختن بهشون تقلب رسوندم و دبیرمون که اومد، فهمید و منم گفتم اونا تقلب میکردن و بهشون 0 داد و برگشونو پاره کرد. منم حسابی خوشحال بودم هم از اینکه اونا ناراحت شدن و هم اینکه 0 گرفتن
 
امضا : Natali romanof

Natali romanof

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
19
پسندها
269
امتیازها
1,633
  • #28
:24: :24: :24: :24: :24:
 
امضا : Natali romanof

crazy.angel

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
600
پسندها
6,956
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • #29
خیلی پیش میاد
 
امضا : crazy.angel

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
سطح
44
 
ارسالی‌ها
3,497
پسندها
65,241
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
  • #30
زیاده
 
امضا : Mahsa_rad

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا