[من از عهد آدم، تو را دوست دارم
از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: «تو را دوست دارم»
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس، مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازهی غم، تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد همآواز با ما:
«تو را دوست دارم،
تو را دوست دارم»
قیصر امین پور]
مشاهده فایلپیوست 347427
رورو، رض، قرمز، بنفشم، صورتیم، دریام...
من تو رو تو این سالها، صدا کردم با این چیزهای...